زیادتر باشد و ریاست امام عمومی نباشد.۱
در پاسخ میتوان گفت که اگر امامت غیر افضل به اجازه خود افضل باشد، اشکالی ندارد. دیگر این که ممکن است هر یک از امامان، رهبری ناحیهای را به دست گیرند. همچنین ممکن است رجعت سایر امامان پس از شهادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد. پاسخهای دیگری نیز به این اشکال دادهاند که برای پرهیز از تطویل، از بیان آنها خودداری میکنیم.۲ اما در هر حال، عدد امامان از دوازده تجاوز نخواهد کرد و همان امامان قبلی بازخواهند گشت.
6. رجعت مستلزم تناسخ است و تناسخ از نظر اسلام مردود است. پس رجعت
مردود است.
این اشکال از نفهمیدن درست معنای تناسخ و معنای رجعت ناشی شده است. تناسخ به معنای آن است که روح کسی پس از مرگ در بدنی دیگر، غیر از بدن خودش وارد شود؛ اما رجعت به معنای بازگش روح به بدن خود فرد است؛ دقیقاً مانند همان اتفاقی که در معاد خواهد افتاد. اگر بازگشت روح به بدن در معاد مستلزم تناسخ است، رجعت هم هست؛ اما نه در معاد و نه در رجعت، بازگشت به بدنی دیگر نیست، بلکه به بدن خود فرد است. بنا بر این، هیچ امری محال یا خلاف اسلام اتفاق نخواهد افتاد.
7. کسی که به کمال خاص خود رسیده، اگر پس از مرگ دو باره به دنیا بازگردد، رجوع
از فعل به قوه است و این محال است. قوهای که یک بار به فعلیت برسد، دیگر بار به
قوه بازنمیگردد. نفس انسان با مردن تجرد پیدا میکند و یک موجود مثالی یا عقلی میشود. حال، اگر دو باره به دنیا بازگردد، موجودی مادی میشود و از فعلیت تجردی به قوه بازگردد.
حتی اگر این اصل فلسفی _ که چیزی از فعل به قوه بازنمیگردد _ درست باشد، اما زنده شدن موجودی پس از مرگ از مصادیق آن نیست. انسان پیش از مرگ نیز تجرد داشت. نفس انسانی، چه هنگام تعلق به بدن، چه پس از آن و چه با تعلق دو باره به بدن، مجرد است. مرتبه نفس در هیچ یک از این حالات تفاوت نمیکند و چنین نیست که پیش از مرگ مادی باشد، پس از مرگ مجرد شود و با رجعت دو باره مادی گردد. نفس در همه این احوال مجرد است. بنا بر این، چیزی از فعل به قوه بازنمیگردد، بلکه فعلیت جدیدی
1.. الایقاظ من الهجعة، ص۴۱۲.
2.. برای دیدن آنها ر.ک: (الایقاظ من الهجعة، ص۴۱۲- ۴۲۱).