از وضع مؤمن اظهار شگفتی کرده و در توضیح آن فرموده است:
عَجَبا لِأَمرِ المُؤمِنِ، إنَّ أمرَهُ كُلَّهُ خَيرٌ، و لَيسَ ذاكَ لِأَحَدٍ إلّا لِلمُؤمِنِ، إن أصابَتهُ سَرّاءُ شَكَرَ فَكانَ خَيرا لَهُ، و إن أصابَتهُ ضَرّاءُ صَبَرَ فَكانَ خَيرا لَهُ؛۱
شگفتا [از حکم خداوند] در باره کار مؤمن، که همه کارهای او خیر است و این، برای کسی جز مؤمن نیست. اگر ناز و نعمت نصیبش گردد، سپاس میگزارد که برای او خیر است، و اگر سختی گریبانگیرش شود، شکیبایی میورزد، که پس [باز هم] برای او خیر است.
در حدیث دیگری از شگفتی رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز که ابن حنبل از صهیب نقل میکند، بر همین مسأله تأکید شده است.۲
بنا بر این، بدون شکر و صبر، خیر مقدر در خوشایندها و ناخوشایندها تحقق پیدا نمیکند و در نتیجه، نه عملاً خیر در زندگی تحقق مییابد و نه احساس سعادتمندی واقعی محقق میشود.

و اما در طرف مقابل، اگر انسان در ناخوشایندها، نابردبار (جزع) و در خوشایندها، ناسپاس(کفران) باشد، موجب نارضایتی و ناخرسندی از زندگی خواهد شد که در ادبیات دین با عنوان «سخط» از آن یاد میشود.
از آنچه گذشت روشن میشود که دلیل نارضایتی(سخط)، جزع و بیتابی در سختیها، و کفران و ناسپاسی در خوشیهاست. اینجا نیز نسبت میان چند مفهوم دیگر روشن شد. سخط، جزع و کفر، واژههای سهگانهای هستند که نه در عرض یکدیگرند و نه جدا از هم؛ بلکه جزع و کفران، از اقسام سخط و نمود عینی آن در صحنه زندگی هستند.
1.. صحیح مسلم، ج۴، ص٢٢٩۵، ح۶۴؛ مسند ابن حنبل، ج۶، ص۵٠۵، ح١٨٩۶١.
2.. ر. ک: مسند ابن حنبل، ج٩، ص٢۴١، ح٢٣٩٨۵.