الْعَلَانِيَة... فَقال: ...إِنَّ أَرْوَاحَ المُؤْمِنِينَ تَلْتَقِي فِي الْهَوَاءِ، فَتَشَمُّ وَ تَتَعَارَفُ. فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ وَ مَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ. بِحَقِّ اللَّهِ لَقَدْ كَذَبْتَ. فَمَا أَعْرِفُ فِي الْوُجُوهِ وَجْهَكَ وَ لَا اسْمَكَ فِي الْأَسْمَاء. (21: ج61، ص134؛ 22: ص311) اى اميرمؤمنان! سوگند به خدا، تو را به خاطر خدا دوست دارم و اين دوستى من با تو در پنهان و آشكار يكسان است ...حضرت فرمود: ...ارواح مؤمنان در هوا همديگر را ملاقات مىكنند و مىبويند و با همديگر آشنايى دارند. ارواحى كه با هم آشنا باشند، ائتلاف دارند و ارواحى كه از همديگر نفرت داشته باشند، با هم اختلاف دارند. به حقّ خدا سوگند، به يقين، دروغ مىگويى. من نه صورت تو را در ميان صورت مؤمنان ديدم و نه نامت را در ميان نامهاى آنها ديدم.
در اين حديث، اميرالمؤمنين عليه السلام ملاقات ارواح مؤمنان، بلكه همه انسانها با همديگر در هوا و آشنايى و عدم آشنايى آنها با همديگر را بيان مىكند. بر اين اساس، ارواح در اين دنيا و به هنگام خواب، با همديگر ملاقات مىكنند. اميرالمؤمنين عليه السلام در اين حديث ظاهرا به ارتباط خود با ارواح مؤمنان در هوا تذكّر مىدهند.
پس معلوم مىشود كه مراد از «جنود مجنّدة» در روايات و ائتلاف آنها، اختصاص به عالم ارواح ـ كه دو هزار سال قبل از خلقت ابدان بوده است ـ ندارد. بلكه خصوصيّت و ويژگى ارواح، آن است كه اگر لباس بدن را رها كنند، به ملاقات همديگر مىروند، كنار هم جمع مىشوند و با همديگر به صحبت مىپردازند.
2ـ3ـ نظر استاد مصباح در معناى روايات
استاد مصباح در پاورقى بحارالانوار نكاتى را در ذيل روايت پنجم به اين صورت بيان مىدارد:
الف) إنّ الأرواح جنود، لا جند واحد؛ فهي في صفوف مختلفة، كلّ صفّ يشتمل على عدّة أرواح.
ب) إنّ التعارف و التناكر في الأرواح يرتبطان بتجنّدها في جنود مختلفة، و لاسيّما بالنظر إلى لفظة الفاء في الرواية.