پيش از اين تكذيبش كرده بودند.»
3ـ1ـ6) امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِيثَاقَنَا وَ مِيثَاقَ شِيعَتِنَا وَ نَحْنُ وَ هُمْ أَظِلَّةٌ. فَلَوْ جَهَدَ النَّاسُ أَنْ يَزِيدُوا فِيهِ رَجُلاً، أَوْ يَنْقُصُوا مِنْهُ رَجُلًا مَا قَدَرُوا عَلَى ذَلِكَ. (۳: ج۱، ص۲۰۳؛ ۲۱: ج۵، ص۲۵۲)
خداوند از ما و شيعيانمان ميثاق گرفت؛ در حالى كه ما و آنها روح بوديم. پس اگر مردم تلاش كنند، توان افزودن يا كاستن يك نفر از آنها را ندارند.
البتّه بايد توجّه داشت توان نداشن مردم بر افزودن يا كاستن شيعيان، بدان معنا نيست كه اين امر در عالم واقع به هيچ وجه اتّفاق نخواهد افتاد؛ بلكه مقصود آن است كه اين امر علاوه بر تلاش و كوشش خود انسان، به لطف و عنايت و توفيق خدا هم مرتبط است.
3ـ1ـ7) رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:
مَا تَكَامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبِيٍّ فِي الْأَظِلَّةِ حَتَّى عُرِضَتْ عَلَيْهِ وِلَايَتِي وَ وِلَايَةُ أَهْلِ بَيْتِي؛ وَ مُثِّلُوا لَهُ، فَأَقَرُّوا بِطَاعَتِهِمْ وَ وِلَايَتِهِمْ. (۱۲: ص ۹۳؛ ۲۱: ج۲۶، ص۲۸۱)
نبوّت بر هيچ پيامبرى در عالم ارواح كامل نشد تا اينكه ولايت من و ولايت اهل بيتم بر آنها عرضه شد؛ و اهل بيتم بر آنها مجسّم شدند، پس آنان به طاعت و ولايت ايشان اقرار كردند.
3ـ1ـ8 و 9) امام باقر عليه السلام در مورد ناميده شدن حضرت على عليه السلام به نام «اميرالمؤمنين» مىفرمايد:
فَوَ اللّهِ لَسمّـاه اللّه تَعَالَى «أمِيرَالمؤمنينَ» في الأظِلّة، حَيْثُ أخَذَ مِنْ ذُرِيَّةِ آدَمَ الْمِيثَاقَ. (۲۰: ۱۴۶، ح۱۸۱ و ۱۸۴؛ ۲۱: ج۲۶، ص۲۹۳)۱
1.اين حديث به دو طريق نقل شده است؛ لذا با اينكه مضمون واحد دارد، امّا در حقيقت دو حديث محسوب مىشود.