حديث يوم الدار پژوهش و بررسى - صفحه 43

است. دليل بر اين كلام، آن است كه مى‏گويند آيه: «فاصدع بما تؤمر» (حجر (15) / 94) زمينه علنى‏كردن دعوت بود و بى‏ترديد، انذار خاندان قبل از آن بوده است.
سوم: وجود حمزه‏ـ اگرچه در آن زمان اسلام آورده باشدـ مانند وجود ابوطالب ميان آنها بود؛ پس شايد به عقيده آنها، آن دو تن در اين فراخوان مورد نظر نبوده‏اند به خصوص زمانى كه فهميده‏اند ادامه عمرشان بعد از وفات پيامبر، دورترين احتمال است. سنّ حمزه به عقيده آنها به اندازه سنّ پيامبر است؛ ولى به عقيده ما، حمزه بيش از بيست سال بزرگ‏تر از پيامبر بوده است؛ چرا كه او از عبداللّه‏ پدر پيامبرـ كه كوچك‏ترين فرزند عبدالمطّلب بودـ نيز بزرگ‏تر بود. در مورد عبّاس نيز چنين گفته مى‏شود. ابوطالب نيز پيرمردى سالخورده بود كه احتمال باقى‏ماندن او پس از پيامبر، منتفى بود. پس معنى ندارد كه يكى از آنها خود را به عنوان جانشين پس از پيامبر، مقدّم دارد يا دست‏كم در آن زمان به اين مطلب بينديشد.
اين مقدار كلام براى پاسخ‏گويى به ابن‏تيميّه كافى است. (68: ج 3، ص 70)

2. بررسى كلام واسطى

بياضى عاملى در كتاب خود (الصراط المستقيم)، مطالبى از واسطى ۱ در تشكيك نسبت به اين حديث آورده و به آنها پاسخ گفته است كه نقل كلام او [ همراه با برخى توضيحات از نگارنده] در اينجا مناسبت دارد. (26: ج 1، ص 327 به بعد)

2ـ1ـ1) مورد امر در آيه چيست؟

واسطى گويد: پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمدر اين آيه به انذار نزديكان امر شده است نه به جست‏وجوى كسى كه وزارت او را بپذيرد؛ پس چگونه يك تن را از ميان آنان اختصاص دهد؟

1.احتمالاً مراد، ابوعبداللّه‏ محمّدبن زيد واسطى، شاگرد ابوعلى جبائى، متوفّى ۳۰۶ باشد.

صفحه از 60