اينجا نفى كرديد؟
2ـ 8ـ 1) فراخوان فايده ندارد.
واسطى گويد: گردآوردن آن جمع، براى ترغيب آنها شايسته است؛ امّا لازمه طلب وزارت از بعض آنها، عدم رغبت نسبت به آن در ميان بعضى از افراد آن جمع است. پس گردآوردن آنها فايده ندارد.
2ـ 8ـ 2) پاسخ
بياضى پاسخ مىدهد: ايمان آنها به آن كار، ترغيبشان مىكند بدانچه آنها را در بر مىگيرد؛ چنانكه پيامبر در ابتداى سخنان خود در آن مجلس فرمود: «خير دنيا و آخرت را براى شما آوردهام.»
2ـ 9ـ 1) وصيّت و استخلاف مترادفاند
واسطى گويد: وصيت همان استخلاف است. چگونه جداگانه ذكر شدهاند؟
2ـ 9ـ 2) پاسخ
بياضى پاسخ مىدهد: اين دو عنوان، مترادف نيستند؛ بلكه ميان آنها به تعبير اهل منطق، «عموم من وجه» است. اگر ترادف را هم بپذيريم، باز هم عطف را روا دانستهايم؛ مانند آيه «صلوات من ربّهم و رحمة» (بقره (2) / 157). به علاوه، كتابهاى آنها از وصيّت سخن مىگويد؛ پس اگر ترادف را بپذيريم، التزام به استخلاف نيز پيش مىآيد.
2ـ 10ـ 1) معناى وزارت مؤمن چيست؟
واسطى گويد: على [ عليه السلام ] مؤمن بود. معناى وزارت او در آن روز چيست؟