اشاره:
درباره مؤلّف در شماره 13 و درباره اسناد حديث يومالدار، در شماره 14 سخن رفت. در اين گفتار، برخى سخنان در باب اين حديث بررسى مىشود.
1. بررسى كلام ابنتيميّه
ابنتيميّه اين حديث را ـ مانند ديگر روايات معتبر و متواتر در فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام ـ انكار مىكند. وى در اين زمينه، چند اشكال وارد كرده است كه از منهاج السنّة (6: ج 4، ص 80) با تلخيص نقل مىشود.
1ـ 1ـ 1) ضعف سند
به عقيده ابنتيميّه، سند در روايت طبرى ضعيف است؛ به دليل وجود ابىمريم كوفى رافضى در آن، كه ضعف او مورد اجماع است. احمد گفته كه او ثقه نيست و ابنمدينى او را به وضع (جعل) حديث متّهم دانسته است.
ابنكثير، به پيروى از ابنتيميّه، گفته است: «تنها راوى اين حديث، عبدالغفّاربنقاسم ابومريم است كه كذّاب شيعى است.» (17) حلبى و دحلان نيز در سيرههاى خود، بدينگونه سخن گفتهاند. (32؛ 39)
1ـ 1 ـ2) پاسخ:
يكم: اشاره شد كه جمعى از محدّثان نقّاد، نه تنها اشكالى در سند حديث نيافتهاند، بلكه صريحا صحّت آن را ابراز داشتهاند.
دوم: ابنعقده (محدّث قرن چهارم) ابومريم را ستوده است. ابنعدى گويد: «از ابنعقده شنيدم كه ابومريم را ثنا و مدح فراوان مىگفت...» (68: ج 3، ص 64؛ 21: ج 2، ص 28؛ 3/6: ج 4، ص 42؛ 1/66: ج 2، ص 672 ـ 673)
شعبه نيز بر او ثنا گفته است. (68: ج 3، ص 67؛ 1/66: ج 2، ص 671؛ 3/6: ج 4، ص 42؛ 2/41: ج 6، ص 53) نجاشى و علّامه او را موثّق مىدانند. (1/66: ج 2، ص 671 ـ 672)