2ـ 5ـ 2) پاسخ
بياضى پاسخ مىدهد: اين وعيد به وصيّت است؛ پس نه جزم به وعيد شرط است و نه تعيين. وصيّت براى هيچ كس در حال خطاب، به دست نمىآيد؛ بلكه فقط براى على عليه السلام بعد از جواب به دست مىآيد.
نگارنده مىافزايد: اين جواب، از كلام پيامبر به دست مىآيد كه فرمود: «إنّ هذا أخي و وصيّي و خليفتي فيكم، فاسمعوا و أطعيوا.»۱
2ـ 6ـ 1) احتمال ايجاد اختلاف
واسطى گويد: اگر چند تن پاسخ مثبت به پيامبر مىدادند، اختلاف در ميان امّت روا بود.
2ـ 6ـ 2) پاسخ
بياضى پاسخ مىدهد: رواست كه خداى تعالى با وجود علم به عدم قبول آنان، پيامبرش را به اين كار، امر كرده باشد، و كار پيامبر، تأكيدى در اتمام حجّت بر آنها باشد؛ همانسان كه پيامبرش را به انذار كفّار ـ با وجود علم به ايمان نياوردن آنها ـ امر فرمود.
2ـ 7ـ 1) زمينهچينى براى گريز ديگران
واسطى گويد: پاسخ مثبت دادن يك نفر، سبب گريز ديگران مىشود.
2ـ 7ـ 2) پاسخ
بياضى پاسخ مىدهد: با وجود اطاعت تمام، گريزى پيش نمىآيد؛ و به عقيده شما، خداوند كارى را براى هدفى خاصّ انجام نمىدهد؛ پس چرا عقيده خود را در
1.ديديم كه در برخى از نقلهاى روايت يومالدار، پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمبه علم الاهى، اشاره مىكند كه خداوند وصىّ را براى من نام برده؛ ولى به من امر فرموده است كه شما را هشدار دهم. بنگريد به: گفتار پيشين، بند ۱ ـ ۶ ـ ۱ (مترجم).