ب) نبى در روايات شيعه
نبى در برخى از روايات شيعه، به معناى شخصى است كه فرشته وحى را در خواب مىبيند و صدايش را مىشنود؛ ولى او را مشاهده نمىكند. (48: ج 1، ص 176)
بر اساس كلام امام رضا عليه السلام نبى گاهى كلام را مىشنود و گاهى شخص ملك را مىبيند؛ ولى صداى او را نمىشنود. (48: ج 1، ص 176)
در مقام جمع بين روايات، مىتوان گفت كه نبى، هنگام وحى ملك را مشاهده نمىكند؛ ولى ممكن است ملك را در غير زمان وحى مشاهده كند. به هر حال، در روايات نيز قرينهاى بر سلطنت و پادشاهى داشتن نبى وجود ندارد.
لذا با توجّه به معناى لغوى و اصطلاحى نبى، معلوم مىشود كه از نظر لغت و روايات، تبليغ در مفهوم نبى اخذ نشده ۱ و هيچ دليلى بر ملك، سلطنت و پادشاهى داشتن نبى وجود ندارد؛ بلكه به تصريح آيات و روايات، مقام سلطنت و ملك غير از نبوّت مىباشد.
ج) تفاوت نبوّت و سلطنت در منظر قرآنى
آيات 246 و 247 سوره بقره به خوبى مىرساند كه ملك و سلطنت با نبوّت تفاوت دارد و اعطاى اين مقام به اراده خداوند است. نبى بما هو نبى، در انتخاب و اعطاى ملك نيز اختيارى ندارد. ۲ لذا بنىاسرائيل به پيامبر خود مىگويند: از خداوند بخواه تا ملكى بر ما برانگيزد.
از آيات قرآنى همچنين استفاده مىشود كه لزومى ندارد ملك و سلطنت همواره به همراه نبوّت و در يك خانواده باشد.
امام باقر عليه السلام در ذيل آيه 247 سوره بقره مىفرمايد:
1.البتّه نبى در برخى موارد، از سوى خداى تعالى براى ابلاغ بعضى از امور به مردم، مأموريّت پيدا مىكند.
2.مرحوم آيتاللّه ملكى ميانجى مىنويسد: ... فالاصطفاء من اللّه نصّ في المقصود... و منها قوله تعالى: «واللّه يوتي ملكه من يشاء» . فإنّ الظاهر أنّ الإيتاء تشريعيّ... فا¨نّه لاتحلّ إمارة على أحد و تصرّف أحد في شؤون غيره إلّا على اللّه تعالى و من استخلفه سبحانه. (۵۲: ج ۲، ص ۲۹۷)