رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمبه زيان آنان شهادت خواهد داد.
بر اساس روايت اميرالمؤمنين عليه السلام انذارشوندگان، گروهى از امّت رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمهستند كهـ از سر انكارِ دين، به گونه آشكار يا نهانـ عهد خود را با پيامبر مىشكنند، سنّت او را تغيير مىدهند، به حقوق اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمتعدّى مىكنند و به واسطه اين عمل، به كفر سابق خود برمىگردند، به شرك جاهليّت مرتد مىشوند و در اين امور، نعل به نعل از سنّت امّتهاى ظالم گذشته پيروى مىكنند كه به پيامبرانشان خيانت كردند. (36: ج 1، ص 361؛ 51: ج 2، ص 457) در ادامه نيز خداوند درباره كافرانى سخن مىگويد كه به دليل نافرمانى از رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمآرزو مىكنند با خاك يكسان شوند. (نساء (4) / 42) علىّبن ابراهيم قمى در ذيل اين آيه مىنويسد:
آنان كه [ حقّ] اميرالمؤمنين عليه السلام را غصب كردند، آرزو مىكنند كه زمين آنان را مىبلعيد، در روزى كه براى غصب [ حقّ] او اجتماع كردند... (46: ج 1، ص 139؛ 51: ج 2، ص 459)
چند آيه بعد نيز سخن از خريدن ضلالت و گمراهكردن مردم توسّط منافقان امّت رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلماست. (نساء، (4) / 44) علىّبن ابراهيم، ضلالتى را كه منافقان خريدهاند و راهى كه گمكردن آن را اراده كردهاند، به گمراهى و خروج مردم از ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام تفسير مىكند. (46: ج 1، ص 139؛ 51: ج 2، ص 427)
خداوند در آيه ديگرى يهوديان را امر مىكند به آنچه به حق نازل كرده است ايمان بياورند. (نساء (4) / 47)
امام باقر عليه السلام در مورد اين آيه مىفرمايد:
به آنچه به حق، در مورد على عليه السلام نازل شده است، ايمان بياوريد.
و نيز مىفرمايد:
«مصدّقا لما معكم» يعنى تصديقكننده رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلماست. (۴۵: ج ۱، ص ۲۴۵؛ ۵۱: ج ۲، ص ۴۷۲)
در ادامه آيات نيز عدم تسليم در مقابل امر الاهى شرك شمرده مىشود و خداى تعالى آن را قابل آمرزش نمىداند. (نساء (4) / 48) اين شرك از نظر ائمّه اهل