خلاصه، آن حضرت عليه السلام نسبت به بنده خود، الطاف عظيم و مكالمات لطيفى فرمود كه شمارش آنها ممكن نيست و اكثرش را فراموش كردهام.
سپس از اين رؤيا برخاستم. در آن روز، با آنكه مدّت زيادى راه بسته بود و موانع بزرگى پديد آمده بود، همه موانع به فضل خدا برطرف گرديد و اسباب اين زيارت مهيّا گشت و زيارت پياده و پابرهنه ـ همان گونه كه صاحب الزمان عليه السلام فرموده بود ـ ميسور گرديد.
شبى در روضه مقدّسه بودم و اين زيارت را مكرّر خواندم و در راه و در روضه، كرامات عجيب بلكه معجزات غريبى آشكار شد كه ذكر آن به طول مىانجامد.
خلاصه، ترديد ندارم كه اين زيارت با تأييد حضرت صاحبالامر عليه السلام از ابىالحسن امام هادى عليه السلام است و اينكه كاملترين و بهترين زيارتهاست؛ بلكه پس از آن رؤيا، اكثر اوقات، ائمّه عليه السلام را با آن زيارت مىكنم و در عتبات عاليات جز با اين زيارت، آنها را زيارت نكردم.» (30: ج 5، ص 452)
11ـ 3) علّامه سيّد عبداللّه شبرّ (م1242ه) گويد: بر صاحبان بصيرتهاى نقّاد و دارندگان اذهان وقّاد، اهالى عقول سليم و اصحاب فهمهاى مستقيم، پوشيده نيست كه زيارت جامعه كبيره، در شأن و مرتبه، عظيمترين زيارات، و در مقام و مكان، برترين آنهاست. فصاحت الفاظ و فقرات آن، بلاغت مضامين و عبارات آن، حكايتگر صدور آن از چشمه زلالى است كه از منابع وحى و الهام جوشيده و گوياى آن است كه از زبان نواميس دين و پناهگاه عالَمين برون آمده است. زيرا فوق كلام مخلوق و دون كلام خالق ملك علّام است. متن آن مشتمل بر اشاره به بخشى از ادلّه و براهين متعلّق به معارف اصول دين و اسرار ائمّه طاهرين و مظاهر صفات رب العالمين است. حاوى باغهاى خرّم و باغستانهاى سرسبز آراسته به شكوفههاى معارف و حكمت مىباشد. پيچيده به ميوههاى اسرار اهل بيت عصمت و متضمّن بخش فراوانى از حقوق اولى الامر است؛ آنان كه خداوند اطاعتشان را واجب فرموده، اهل بيتى كه خداوند، (مردم را) به پيروى از آنان تشويق فرموده و ذوىالقربى كه به مودّت آنها فرمان داده و اهل ذكرى كه فرموده تا از آنها سؤال شود؛