مؤيّد آن، عبارت «زيارت جامعه كبيره» است كه از امام هادى عليه السلام روايت شده: «و إياب الخلق إليكم و حسابهم عليكم: بازگشت مردم به سوى شماست و حسابشان (نيز) بر عهده شماست.»
معناى اين تأويل چنان است كه: ظاهرا ضمير «نا» در «إلينا» و «علينا» به خداوند متعال باز مىگردد؛ امّا در باطن، به ائمّه عليهم السلام بر مىگردد؛ چون آنها در دنيا و آخرت، واليان امر و نهى خداوندند و امر و فرمان، همه از آنِ خداست و به هر يك از خلق خود كه بخواهد، تفويض مىكند و ترديدى نيست كه رجوع مردم در روز قيامت، به سوى آنان است و حسابشان (نيز) بر عهده آنان مىباشد و آنها دوست خود را وارد بهشت مىكنند و دشمن خود را به جهنّم مىسپارند. ۱ همان گونه كه در بسيارى از خبرها آمده كه اميرالمؤمنين عليه السلام قسيم بهشت و دوزخ است». (32: ج 2، ص 788 ـ 789)
12ـ 2) سيّد صدرالدين طباطبايى (م 1154ه) حديث رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم را نقل مىكند كه فرموده است: «أَنا و علىٌّ من شجرة واحدة و سائر الناس من شجر شتّى: من و على از يك درخت هستيم و ساير مردم از درختهاى گوناگوناند.» سپس مىافزايد: «شايد معناى «واحدة»، آن معنايى نباشد كه «تاء وحدت» افاده مىكند؛ يعنى وحدت ظاهرى كه ملاك آن تشخيص يگانگى به حسب وجود عينى است؛ بلكه (ممكن است) واحديّت ذاتى واقعى معنوى باشد، مطلبى كه شبيه مضمون آن در زيارت جامعه كبيره وارد شده است كه مىفرمايد:
أشهد...أنَّ أرواحكم و نوركم وطينتكم واحدة، طابت و طهرت بعضها من بعض.گواهى مىدهم...كه ارواح شما و نور شما و طينت شما يكى است، پاكيزه و پاك شده، بخشى از بخش ديگر است.
بنا بر اين تفسير، كلمه «شتّى: گوناگون» در سخن آن حضرت، وصف درخت است به اعتبار آن كثرت در مقابل اين وحدت؛ پس «تاء» وحدت، ضدّ آن نيست».
1.نويسنده در گفتارى ديگر، به بررسى اين مضمون پرداخته است. ترجمه اين گفتار، ان شاءاللّه در يكى از شمارههاى آينده سفينه درج مىشود. (ويراستار)