(20: ص 129)
12ـ 3) شيخ انصارى (م1280ه) گويد: «سخن درباره «خوارج» همان است كه درباره «ناصب» گفتيم؛ زيرا آنها سختترين نواصباند. اضافه بر آنكه در برخى اخبار، آنها «مشرك» معرّفى شدهاند؛ همان گونه كه امام عليه السلام درباره آن «خارجى» كه نزد او آمد، فرمود: «به خدا سوگند او مشرك است.» و نيز به دليل سخن امام عليه السلام در زيارت جامعه كه فرمود: «و من حاربكم مشرك: هر كس با شما بجنگد، مشرك است.» ضمن آنكه نجس بودنشان اجماعى است.» (3: ج 2، ص 385)
12ـ 4) ملّاهادى سبزوارى (م1300ه) گويد: «رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرموده است: نخستين چيزى كه خدا خلق كرده، روح من يا عقل من يا نور من بود.» و فرمود: «من پيامبر بودم، در حالى كه آدم بين آب و گل بود.» و مراد از ابرار، اصحاب يمين است و مراد از اخيار، مقرّبون است؛ لكن نسبت اين دو مانند «ظرف و مجرور» و مانند «فقير و مسكين» است كه چون با هم آيند، دو معنى دارند و چون تنها بيايند، يك معنى مىدهند. و از موارد اجتماع، نمونهاى است كه در زيارت جامعه كبيره آمده است كه: «و أنتم نور الأخيار و هداة الأبرار: شما نور اخيار و هدايتگران ابراريد.
و همانند آن سخن ديگر معصومين عليهم السلام است كه فرمودهاند: «حسنات ابرار سيّئات مقرّبان است.» (9: ج 1، ص 203)
12ـ 5) مولى محمّدعلى انصارى تبريزى (م1310ه) در تفسير آيه نور، در معناى نامگذارى «زهراء» به «مشكاة» گويد:
«مشكاة همان فاطمه زهرا عليهاالسلام است و اين مصباح از شجره حقيقت محمّديه نورانى مىشود و اين همان زيتونه مباركه است؛ به خاطر بركت آثار و پايان ناپذيرىِ مقدار آن؛ و در زيارت جامعه آمده است: «سلام بر فرودگاههاى معرفت خدا و مساكن بركت خدا و معادن حكمت خدا... .» پس او مبارك است؛ چون سرچشمه همه فيوضات تشريعى و تكوينى است و او همان شجره مكّيّه پوينده در مقام «أو أَدنى» است؛ و آغاز و ايجاد و خاستگاه مشيّت و اراده به دستان اوست؛ به خاطر تشعّب وجوه تعلّقات آن به ذرّات وجودى كه در مراتب امكان، لايتناهى است؛ و