ترجمه رساله الابانه - صفحه 150

برمى‏گزيند. همچنان كه خداوند پيامبر را مى‏شناساند و او را براى خلقش به عنوان نبى برمى‏گزيند، بدون اينكه امّت اختيارِ انتخابى در اين امر داشته باشند. پس روش انتخاب نبىّ و امام همانند يكديگر است و نبى و امام، دو حجّت آشكار خدا بر خلق خدايند.
دليل ديگر بر صحّتِ همانندىِ راههاى اثبات رسالت و امامت، اين است كه مخالفت و دشمنى با هر يك از اين دو، همانند مخالفت و دشمنى با هر دو است و اينكه هر كسى در مسير ابطال امامت اميرالمؤمنين علىّ‏بن ابى‏طالب قرار گيرد، در حقيقت به سخنِ يهود در ابطالِ نبوّت پيامبر تمسّك جسته است. روشن است كه راه اثبات نبوّت نبى، اثبات معجزاتى است كه به دست ايشان ظاهر شده است. همين گونه، اثبات امامت امير المؤمنين به طريق اثبات نصوص نبوى است. همچنين مى‏توان ديد كه معجزات پيامبر، دوگونه است: معجزه گفتارى و معجزه عملى. (اقوال و افعال)

معجزات عملى (افعال)

ـ تسبيح سنگ‏ريزه در كف دستش؛ (12: ج 1، ص 47؛ 10: ص 313 ـ 321)
جوشيدن آب از ميان انگشتانش؛ (25: ج 1، ص 75 ـ 80؛ 10: ص 321)
ـ آمدن درخت به نزد او؛ (7: ج 1، ص 389 ـ 393؛ 10: ص 321)
ـ و مانند آن، از قبيل آنچه به دست ايشان ظاهر شد. ۱

معجزات گفتارى (اقوال)

در اين مورد، فقط از قرآن ياد مى‏شود كه كلام خداى سبحانه است.
از سوى ديگر، نصوص رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمبر اميرالمؤمنين عليه ‏السلام نيز دو قسم است: افعال و اقوال. امّا نصّ به افعال، كارهايى است كه به سبب آنها اميرمؤمنان عليه ‏السلام نسبت به همه مردم ويژگى يافته و در دنيا و دين، از ساير امّت ممتاز شده است؛ يعنى

1.مانند ردّ شمس و انشقاق قمر. (۱۰: ص ۳۲۲ ـ ۳۲۳)

صفحه از 180