ساختى، راه را نشان دادى و آشكار ساختى. وظيفه راهرو شكر است و براى معاند، عذرى باقى نمانده است.
پيشتر يادآور شدىـ خدا از تو راضى باشدـ كه برخى از محدّثان عامّه، نصّ جلّى در امامت اميرالمؤمنين على عليه السلام را روايت كردهاند. پس اكنون برخى از آن موارد را براى ما بازگوى تا بر آن آگاه شويم و بصيرت ما را در مورد آنچه رهنمون شدى، بيفزايد.
شيعى:
شيخ فقيه ابوالحسن محمّدبن احمدبن علىبن شاذان قمى در كتاب خود «ايضاح دقائق النواصب» صد منقبت را براى اميرالمؤمنين و امامان از فرزندانش عليهم السلام از طريق دانشمندان اهل تسنّن روايت كرده است.
در اين كتاب، به سلسله سند خود، از ابنعبّاس روايت مىكند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:
«سوگند به خدايى كه مرا به حقّ، بشارت دهنده و هشداردهنده برانگيخت، كرسى و عرش استقرار نيافت و فلك نگرديد و آسمان و زمين برپا نشد، مگر به اينكه بر آن نوشته شده بود: لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علىّ أميرالمؤمنين. زمانى كه خداى تعالى مرا به آسمان برد و مرا به نداى لطيف خود اختصاص داد، به من فرمود: اى محمّد! گفتم: لبّيك ربّى و سعديك! فرمود: منم محمود و تويى محمّد. اسم تو را از اسم خودم مشتقّ كردم و تو را بر تمام آفريدگانم برترى دادم؛ پس برادرت على را به عنوان رايت هدايت براى بندگانم نصب كن تا آنان را به دينم رهنمون شود. اى محمّد! من على را امير مؤمنان قرار دادم. هر كسى خود را بر او امير بداند، او را از رحمت خود دور بدارم. هر كس با او مخالفت كند، عذابش كنم و هر كس پيروىاش كند، مقرّبش دارم. اى محمّد! من على را امام مسلمانان قرار دادم. هر كس بر او تقدّم جويد، رسوايش گردانم و هر كس او را نافرمانى كند، دور بدارم. به راستى على، سرور جانشينان و پيشواى سپيدرويان در روز جزا و حجّت من بر تمامى آفريدگان است. (4: 72؛ 5: 239)
ابنشاذان در همان كتاب، به سند ديگر، از ابنعبّاس روايت كرده است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم بعد از بازگشت از حجّهالوداع فرمود:
«اى مردم! به راستى، جبرئيل روحالامين از جانب خدايم ـ جلّ جلالهـ بر من فرود آمد و به من گفت: اى محمّد! خداى تعالى مىفرمايد: من به لقاى تو