فيها. (6: ص84)
آنچه مرحوم صدوق در مورد «خلقت ارواح پيش از ابدان به دو هزار سال» ذكر كرده، خبر واحد است و طريق واحد دارد و معناى صحيح آن غير از معنايى است كه غير عالمان به حقايق اشيا مىگويند معناى صحيح اين است كه خداوند فرشتگان را دو هزار سال پيش از بشر آفريد... پس حقيقت امر، آن نيست كه اصحاب تناسخ پنداشتهاند. از همين رهگذر، كار بر حشويّه شيعه مشتبه شد . آنان توهّم كردند كه ذات انسان مكلّف در عالم ذرّ، آفريده شده است... سپس خداوند براى ذات هر انسانى، بعد از عالم ذرّ، جسدى آفريد و آنها را با اجسادشان مركّب كرد.
در مقاله پيشين، اثبات شد كه روايات خلقت ارواح پيش از ابدان، از نظر برخى حديثشناسان، متواتر يا نزديك به تواترند و حتّى صدرالدين شيرازى عقيده دارد كه مضمون اين احاديث از ضروريّات مذهب شيعه است. امّا معلوم نيست شيخ مفيد به چه دليلى ارواح را در احاديث مزبور به فرشتگان معنا مىكند؟ به نظر مىرسد يكى از عوامل و دواعى چنين تأويلى اشكال تناسخ باشد. منشأ اين اشكال، آن است كه از نظر شيخ مفيد ارواح بدون بدن تقوّم نمىيابند؛ پس اگر ارواح پيش از ابدان خلق شده باشند، بايد در آن هنگام به بدنهايى تعلّق گرفته باشند و بعد از خلقت ابدان جديد، از بدنهاى سابق جدا شوند و به ابدان جديد تعلّق يابند و اين تناسخ است. مرحوم شيخ مفيد در رساله «المسائل السرويّة» در اين مورد مىفرمايد:
أمّا الخبر بأنّ اللّه تعالى خلق الأرواح قبل الأجساد بألفي عام فهو من أخبار الآحاد....
و إن ثبت القول، فالمعنى فيه: إنّ اللّه تعالى قدّر الأرواح في علمه قبل اختراع الأجساد. و اخترع الأجساد؛ ثمّ اخترع لها الأرواح. فالخلق للأرواح قبل الأجساد، خلق تقدير في العلم كما قدّمناه. و ليس بخلق لذواتها كما وصفناه.
والخلق لها بالإحداث والاختراع، بعد خلق الأجساد والصور التي تدبّرها