عالم اظلّه و ارواح : بررسى آراى دانشمندان قرن 4 تا 8 - صفحه 20

روح از جسم پديد آيد و جسم علّت آن باشد؛ بلكه روح از قبل وجود دارد، نه وجود بالفعل؛ بلكه وجود بالقوّه. و وقتى بدن حادث مى‏شود، روح به واسطه آن به فعليّت مى‏رسد؛ يعنى حدوث بالفعل مى‏يابد.
اين نظريّه، درست نقطه مقابل رواياتى است كه در مقاله شماره 15 نقل شد. بر اساس روايات مذكور، ارواح ـ بدون اينكه تعلّقى به ابدان داشته باشند ـ بالفعل موجود بوده‏اند و روح هر انسانى از انسان ديگر ممتاز بوده است.

5. سيّد حيدر آملى (قرن هشتم)

ايشان در زمينه تقدّم خلقت ارواح بر ابدان مى‏نويسد:
و تقديم الأرواح على عالم الأجسام أظهر و أبين من أن يحتاج إلى بيان و برهان؛ و سيّما قد شهد به الخبر و القرآن. فإنّ النبيّ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمقال: «خلق اللّه‏ تعالى الأرواح قبل الأجسام بألفي عام.»
و القرآن قد نطق بأنّ الأرواح قبل الأجسام في مواضع شتّى. منها قوله: «وَ إِذ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّـتَـهُمْ» (اعراف (7) / 173) و قوله: «ثُمَّ أَنْشَـأْناهُ خَـلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللّهُ أَحْـسَنُ الخالِقِـينَ» (مومنون (23) / 14) و «ثمّ» لايكون إلّا للتراخي. (2: ج 4، ص 259)
تقديم ارواح بر عالم اجسام، روشن‏تر و واضح‏تر از آن است كه به بيان و برهان، نياز داشته باشد؛ به ويژه كه حديث و قرآن هم بر آن شاهد است. پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلممى‏فرمايد: «خداوند ارواح را دو هزار سال پيش از اجسام خلق كرد.» قرآن در جاهاى مختلف از تقدّم ارواح بر اجسام سخن گفته است. از جمله: «و به ياد آور زمانى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذريّه آنها را گرفت.... » و آيه «سپس او را به آفرينشى ديگر، پديد آورديم. پس خجسته و زوال‏ناپذير است خدا، بهترين آفريننده‏ها.» و «ثمّ» به تأخير زمانى دلالت مى‏كند.
سيّد حيدر در اينجا تقديم ارواح بر اجساد را صريحا بيان مى‏دارد و به روايت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمـ كه صريح در اين امر است ـ استشهاد مى‏كند؛ ولى با وجود اين، نمى‏توان گفت مراد ايشان از تقدّم ارواح بر اجسام، تقدّم ارواح انسانها بر ابدان آنها

صفحه از 22