هستم، على صاحب اختيار اوست.» سپس عمربن خطّاب گفت: مبارك باشد بر تو اى پسر ابىطالب! اين افتخار و فضيلت؛ امروز تو سرپرست من و تمام مؤمنين و مؤمنات شدى. سپس خداوند آيهاى نازل فرمود: «امروز دين شما را كامل گرداندم و....» (14: ج 8، ص 290 و نك: 19: ج 1، ص 157)
از مجموع احاديثى كه در تفسير آيه شريفه رسيده، به دست مىآيد كه مقصود اصلى خداوند، اعلان عمومى ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام بوده است. اين مطلب چنان اهمّيّت دارد كه خداوند كمال دين و تمام نعمت را به آن مربوط مىداند و دينى را به عنوان اسلام مىپسندد كه همراه ولايت باشد؛ يعنى اسلام بدون امامت و ولايت را اسلام غير مرضى برمىشمرد.
4. وجوب معرفت امام و قبول ولايت او
در مورد اهمّيّت ولايت و امامت، روايات فراوانى وجود دارد. شايسته است كه به مناسبت اين بحث، برخى روايات ديگر اين بحث را ياد كنيم تا اهمّيّت اين موضوع بيشتر مشخص شود.
4ـ 1) پاىبندى به پيمان ولايت، شرط قبول عقيده به توحيد است. ابوسعيد خدرى گويد:
روزى با جماعتى كه علىبن ابىطالب عليه السلام هم از آنان بود، نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمنشسته بوديم كه پيامبر فرمودند: هر كسى بگويد «لا اله الاّ اللّه» داخل بهشت خواهد شد. برخى از اصحاب گفتند: اينك ما مىگوييم «لا اله الاّ اللّه». سپس پيامبر دست مبارك را روى سر على عليه السلام نهاد و فرمود:
إِنَّمَا تُقْبَلُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ هَذَا وَ مِنْ شِيعَتِهِ الَّذِينَ أَخَذَ رَبُّنَا مِيثَاقَهُمْ. (۳۴: ص ۷ و ۸)خداوند شهادت لا اله الاّ اللّه را تنها از اين (على عليه السلام ) و از شيعيان او مىپذيرد؛ آنها كه خداوندگار ما از آنان پيمان گرفته است.
4ـ 2) كسى در مورد نشناختن امام عليه السلام معذور نيست. امام باقر عليه السلام فرمودند: