جايگاه امامت در نظام انديشه اسلامى - صفحه 35

بِجَهالَتِنا. (56: ج 1، ص 187) ماييم آن كسانى كه خداوند اطاعت مارا واجب داشته است مردم معرفت ما ندارند و در نشناختن ما عذرى ندارند.
احاديث بيشتر در اين زمينه در منابعى مانند غاية المرام، جامع احاديث الشيعه ج 1 باب 8، بحارالانوار ج 23 و ج 72 و كتب ديگر، آمده است.

5) رويكرد علماى اماميّه نسبت به مسئله امامت

اكنون ديدگاه برخى از علماى شيعه نسبت به امامت را بررسى مى‏كنيم. برخى از اين بزرگان نسبت به اين نكته، ادّعاى اتّفاق يا جمهور علما يا اجماع كرده‏اند كه امامت از اصول دين است. در مورد برخى ديگر، اين مطلب را به عنوان نظر شخصى خودشان، بيان داشته‏اند.

5ـ 1) شيخ صدوق (م 381)

يجب أن يعتقد أن الإمامة حقّ كما اعتقادنا أنّ النبوّة حق. (41: ص 25 و 26)
واجب است اعتقاد به اينكه امامت حق است چنان كه معتقديم نبوّت حقّ است.

5ـ 2) شيخ مفيد (م 413)

يجب على كلّ مكلّف أن يعرف امام زمانه و يعتقد إمامته...و أنّ بمعرفتهم و ولايتهم تقبل الاعمال... و ولاية أولياء اللّه‏ مفترضة و بها قوائم الإيمان. (65: ج 14، ص 32)
بر هر مكلّفى واجب است كه امام زمانش را بشناسد و به امامت او عقيده داشته باشد... و اينكه تنها به سبب معرفت آنها (امامان) و ولايتشان است كه اعمال بندگان قبول مى‏شود... پذيرش ولايت اولياى خدا واجب است و پايه‏هاى ايمان، بسته به ولايت آنان است.

5ـ 3) سيّد مرتضى (م 436)

فإنّ الإمام عندنا يجب معرفته و تلزم طاعته كوجوب المعرفة بالنبيّ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم و لزوم طاعته و كالمعرفة باللّه‏ تعالى (32: ص 477)
معرفت به امام نزد ما (اماميّه) واجب و اطاعت از او لازم است؛ چنان‏كه معرفت

صفحه از 42