جايگاه امامت در نظام انديشه اسلامى - صفحه 36

به پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم و اطاعت از او واجب است و همان گونه كه معرفت به خداوند واجب است.

5ـ 4) شيخ طوسى (م 460)

شيخ طوسى در بيان خود انكار امامت را مانند انكار نبوّت مى‏داند؛ از آن رو كه جهل نسبت به هر دو، در يك حدّ است. (47: ج 4، ص 131)
ايشان اين كلام را اجماع اماميّه مى‏داند. اين اجماع حجّيّت دارد.
و الدّليل على ذلك إجماع الفرقة المحقّة الإماميّة على ذلك و إجماعهم حجّة. (همان)
و دليل بر اين، اجماع فرقه محقّه اماميّه است و اجماع ايشان هم حجّت است.

5ـ 5) زيد الدّين على بن يوسف بن جبر (قرن 7)

و الإخلال بالإمامة و شرطها، يعود بالنقص على أدلّة التوحيد و العدل. (2: ص 31)
كوتاهى در [شناخت] امامت و شرايط امامت [و پذيرش آن] به نقص در ادلّه توحيد و عدل بر مى‏گردد.

5ـ 6) علّامه حلّى (م 726)

لنا أنّ الإمامة من أركان الدّين و أصوله و قد علم ثبوتها من النبيّ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمضرورةً، فالجاحد بها لايكون مصدّقاً للرّسول عليه ‏السلام في جميع ما جاء به. (20: ج 1، ص 522)
به عقيده ما امامت از اركان و اصول دين است و اين مطلب، به طور قطع و ضرورى از پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم ثابت شده است. پس منكر امامت، پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم را در جميع آنچه آورده، تصديق نكرده است.

5ـ 7) محقّق كركى (م 940)

و كذا القول في الإمامة فإنّها من أصول الدين. (55: ص 46)
و همچنين است نظر و قول ما نسبت به امامت كه از اصول دين است.

صفحه از 42