مىنويسد:
«و بموالاتكم تقبل الطّاعة المفترضة»؛ كما تقدّم أنّها (الإمامة) من أصول الدّين، للإخبار المتواترة و لايقبل الفروع بدون الأصول. (۶۲: ج ۵، ص ۴۹۶)«تنها به ولايت شما است كه اعمال واجب، قبول مىشود»؛ چنان كه گذشت، امامت از اصول دين است؛ به دليل اخبار و احاديث متواتره. و هيچ يك از فروع دين، بدون اصول قبول نمىشود.
وى در جاى ديگر گويد:
امامت ائمّه، از اصول دين است و شرط جميع عبادات است. ۱ (61: ج 3، ص 70)
5ـ 11) فيّاض لاهيجى (م 1072)
جمهور اماميّه امامت را از اصول دين دانند؛ بنابر آنكه بقاى دين و شريعت را موقوف دانند بر وجود امام. (51: ص 467)
5ـ 12) محمّد طاهر قمّى شيرازى (م 1098)
معرفتهم ـ الائمّة الاثني عشر ـ من أعظم أصول الدين. (53: ص 31)
معرفت و شناخت دوازده امام، از بزرگترين مسائل اصول دين است.
5ـ 13) محمّد باقر مجلسى (م 1111)
اين محدّث بزرگ، در اين مورد، تعبيراتى دارد، از جمله:
الف. أجمع عليه الفرقة المحقّة من كون الامامة من أصول الدين. (60: ج 8، ص 368)
اجماع اماميّه بر اين است كه امامت از اصول دين است.
ب. و أيضاً ظاهر أنّ الإمامة من الاصول. (همان: ج 28، ص 362)
و نيز ظاهر است كه امامت از اصول دين است.
ج. إنّ الأخبار المرويّة من طرق الخاصّة و العامّة الدّالة على أنّ قوله تعالى:
1.البتّه اشاره به اين نكته لازم است كه مرحوم محمّد تقى مجلسى، با جمعبندى و نتيجهگيرى از احاديث بسيار زيادى كه ديده به چنين نتايجى رسيده است. او به گفته خود، در اين باب، بيش از صد هزار حديث ديده است. (روضة المتقين ۸ / ۶۴۸)