مىگردد. به اين ترتيب، اميرمؤمنان عليه السلام امر الاهى رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمرا اجرا مىكند؛ در حالى كه آن رسول بزرگوار صلى الله عليه و آله وسلمدر سراى برزخ است. آرى، ما ولايت رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم را منحصر در اين جهان نمىدانيم. اگر مىشنويم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمفرمودند: «يا حسين اخرج إلى العراق إن اللّه شاء ان يراك قتيلاً» : « فرزندم حسين، به سوى عراق رو كه خداوند مىخواهد تو را شهيد ببيند.» (1: ص 40؛ 3: ص 214؛ 16: ج44، ص 364) پس رفتن سيّد الشهداء عليه السلام به سوى عراق، به امر خدا و رسول صلى الله عليه و آله وسلماست. پس رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمفرمانش حتّى در سراى آخرت نيز لازمالاجراست. «و أطيعوا اللّه و رسوله إن كنتم مؤمنين» . (انفال (8) / 1) اين آيه نشان مىدهد كه اطاعت خدا منحصر در زمان حيات رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمنيست و روشن است كه اطاعت خدا به صورت مطلق در هر مكان و زمانى واجب است. به همين صورت، «أطيعوا الرسول» نيز منحصر در زمان حيات دنيوى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وسلمنيست؛ بلكه به وجود ايشان در سراى آخرت، ولايت و اطاعت ايشان ادامه خواهد داشت. نهايت امر اين است كه در دنياى ديگر، ارتباط ما با رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلماز طريق اهل بيت عليهم السلام خواهد بود.
عبداللّه بن عبّاس از سيّدالشهداء عليه السلام مىپرسد: «تو امر رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمرا در راه شهادت، اطاعت مىكنى؛ حال اكنون چرا اين زنان را به همراه خويش مىبرى؟» سيّدالشهداء در پاسخ مىفرمايد: «خدا مىخواهد كه آنان را اسير ببيند»: «إن اللّه شاء ان يراهنّ سبايا.» (همان منابع) در اينجا نيز «إنّ اللّه شاء» به معناى گسترش حاكميّت الاهى و اطاعت از امر خداوندى در اين قضيّه است. پس در زمان سيّدالشهداء عليه السلام حكم الاهى در نظام مسلمانان راستين، حكم اوّل است كه تدبير امور مىكند و سيّدالشهداء عليه السلام همان را اراده مىكند. پس از خدا، اين رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلماست و در پى آن سيّدالشهداء عليه السلام .
در نتيجه، حكم كننده اصلى در اين سراى فانى در تمام شئون ـ بر اساس نظام اهل بيت عليهم السلام ـ خداوند عزّوجلّ است و حاكميّت الاهى در اين دنيا نيز معطّل نخواهد بود. نفى تعطيل و اثبات حاكميّت الاهى، ما را به سوى تشبيه يا تجسيم