تجلّى صفات الاهى به واسطه افعال و مخلوقات برترش
اين يك قانون كلّى است كه افعال و صفات فعلى، تجلّى خداوند به افعال او است؛ مانند اين تعبير امام صادق عليه السلام كه فرمودند، «غضب اللّه عقابه و رضاه ثوابه.» (۱۰: ص ۳۵۳) : اين صفتها همانند حالتها و عوارض بر جسم يا جوهر نفسانى و يا جوهر نورى و... نيستند.
قاعده ديگرى را مىتوان در صفات فعليّه و افعال خداوند ـ عزّوجلّ ـ بيان كرد. خداوند متعال به واسطه مخلوقات شريف خويش، تجلّى مىكند همان گونه كه در موضوع حاكميت الاهى در اين دنيا، بيان كرديم كه با نزول مشيّتها و ارادههاى الاهى بر قلب رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم حكومت الاهى محقّق مىشود. پيامبر مظهر حاكميّت خداوند در نظام بشرى است؛ چنان كه خدا مىفرمايد: «إنّي جاعلٌ في الأرض خليفة» . (بقره (2) / 30) انتخاب خليفه توسّط خداوند با انتخاب خليفه توسّط مخلوق فرق دارد. در انتخاب خليفه توسّط مخلوق، كسى كه به عنوان خليفه انتخاب مىشود، براى بالاتر از خود محدوديّت ايجاد مىكند. موكّل نيز به انتخاب وكيل، محدود مىشود و افراد با انتخاب نائب، خود را در حوزهاى كه كارش را به نائب سپردهاند، محدود مىكنند.
امّا خداوند در امر تعيين خليفه چنين نيست. عبارت قرآنى «إنّي جاعلٌ فى الأرض خليفة» محدوديّتى در قدرت الاهى ايجاد نمىكند. خداوند در همان حوزه كه به خليفه خويش قدرت داده، قادرتر است و در جنس همان قدرت نيز بر مخلوق برترى دارد. اين همان تعبيرى است كه نزديك به آن را اميرمؤمنان عليه السلام در نهجالبلاغه فرمودهاند. بدين ترتيب، قدرت بارى تعالى محدود نمىشود. همچنين ولايت خداوند در ميان مخلوقات از بين نمىرود و فعل مخلوقات از سيطره قدرت الاهى خارج نمىشود؛ چرا كه خداوند آن قدرت را لحظه به لحظه ـ و حتّى كمتر از آنى ـ تفويض مىكند. بدين ترتيب، گرفتن جان بندگان، هم به ملكالموت و هم به فرشتگان همكار او مىتواند مستند باشد و در عين حال، به تعبير قرآن، اين فعل به خداوند نيز منتسب است؛ چرا كه ملك الموت كه جانها را مىگيرد، به مدد و يارى