بررسى محتوايى زيارت جامعه كبيره - صفحه 68

نحوه آن سؤال و جدال كنيم؛ بلكه در اين جهان نيز اگر آيه «إني جاعل في الأرض خليفه» (بقره (2) / 30) مصداق داشته باشد، باز هم خداوند از حاكميّت خويش جدا نمى‏شود.
كسى كه چنين سؤالى را در ذهن خويش مى‏پروراند، محدوديّت خداوند را نمى‏پذيرد؛ حال چگونه او اين انحصار را در سراى قيامت نمى‏پذيرد، امّا در دنيا مى‏پذيرد و جايز مى‏شمرد؟! هيچ عالمى از عوالم، خدا را محصور نخواهد كرد. در نتيجه، هيچ مكتبى از مكاتب اسلامى همانند مكتب اهل بيت عليهم ‏السلام خداوند را حاكم مطلق و اوّل نمى‏داند. ديگر مكاتب نمى‏توانند در بيان اعتقاد خويش، واقعيّت مطلب را به تصوير كشند، بيان كنند و حقّ آن را ادا نمايند. ظرائف اين مطلب را تنها مكتب اهل بيت عليهم ‏السلام بيان مى‏كند و اين همان سرّ مهمى است كه ائمه به آن توصيف شده‏اند: آنان «محلّ هبوط و نزول مشيّت خداوندند» چرا كه آنان مظهر حاكميّت الاهى‏اند «عبادٌ مكرمون لايسبقونه بالقول و هم بأمره يعملون» (انبياء (21) / 26 ـ 27) كه اين مطلب را در زيارت جامعه و در وصف ائمه عليهم ‏السلام مى‏خوانيم.
اين وضعيّت در عالم دنيا، برقرار است و هيچ منافاتى با حاكميّت خداوند ندارد. بلكه بر عكس، روشنگر و محقّق و مبيّن حاكميّت الاهى نيز هست. در سراى باقى در محاسبه اعمال خلايق توسّط ائمّه اطهار عليهم ‏السلام نيز چنين است، كه اگر چنين نباشد، معناى «تقسيم كننده بهشت و جهنّم» پوچ خواهد بود و در غير اين صورت «اصحاب اعراف» معنايى نخواهد داشت؛ با آنكه اهل بيت عليهم ‏السلام خود را «اصحاب اعراف» معرّفى كرده‏اند. (5: 34؛ 11: ج 8، ص 145؛ 16: ج 35، ص 48؛ 2: ص 325؛ 18: ج 3، ص 93)
برخى مفسّران عبارت قرآنى «اصحاب اعراف» را به اين معنا گرفته‏اند كه: «آنان كسانى‏اند كه نيكيها و بديهاى ايشان برابر است؛ لذا نه لايق بهشت‏اند و نه به جهنّم برده مى‏شوند.» امّا چنين تعبيرى حتّى با سياق آيات تطبيق نمى‏كند و همان گونه كه اشاره شد، اهل بيت عليهم ‏السلام خود را «اصحاب اعراف» معرّفى مى‏كنند. آنان شناخته شده، حاكم روز جزا و نايب خداوند در عرصه محشرند.

صفحه از 70