11. تَنَزَّه الربُّ عن مثلٍ يخبّرنابأنّه و رسول اللّه سيّان
ترجمه: خداوند ـ كه از داشتن مثل و مانند منزّه است ـ ما را آگاه فرموده كه على و رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم همانند يكديگرند.
12. كأنّ رحمته فى طىِّ سطوتهآرام وَجْرَةَ في آساد خفّان
ترجمه: رحمت و مهربانى امام على عليه السلام در كنار سطوت و خشم سهمگينش، به آهوانى شبيه است كه در كنار شيران خشمگين حضور داشته باشند.
شرح: شاعر به جامع الاضداد بودن اميرالمؤمنين عليه السلام اشاره مىكند كه بسيارى از دانشمندان حتّى دانشمندان غيرمسلمان به آن اذعان دارند.
وَجْرَة: مكانى بين عراق و عربستان محلّ زندگى آهوان است و شاعران فراوانى در شعر خود از آن ياد كردهاند.
امرؤ القيس، شاعر دوران جاهليّت، مىگويد:
تَصَدُّ و تُبْدي عَنْ أسيلٍ و تَتَّقيبناظرةٍ من وَحْشِ وَجْرَةَ مُطْفِلِ
اصمعى مىگويد : وجره بين مكّه و بصره است و چهل ميل (واحد مسافت كه اندكى بيش از كيلومتر) وسعت دارد؛ آنجا محلّ فرود كاروان نيست، بلكه محلّ زندگى وحوش است . (نك : الصحاح الجوهرى 2 / 844؛ تاج العروس 7 / 584)
13. عمّ الورى كرما فاق الذرى شمماروَّى الثرى عنما من نحر فرسان
ترجمه : [هنگام بخشش] پيشتاز همگان در بخشش و كرم است و از [حيث شرف و بزرگوارى از] همه خلايق برتر و والاتر است؛ و [هنگام نبرد] روى زمين را از خون دليران خضاب مىكند.
14. فالدين منتظم و الشّمل ملتئمٌوالكفرُ منهدمٌ من سيفه القانى
ترجمه : دين خداوند از او سامان يافت و پراكندگى [اسلام و مسلمين] بوسيله او برطرف شد و اساس كفر از شمشير او ـ كه از خون دشمنان سرخ فام گشته ـ منهدم گرديد .
15. كالبرق في بسم و النار في ضرمو الماء في سجم من نهر أفنان
ترجمه : او چون برق است آن گاه كه لبخند مىزند؛ چون آتش است آن گاه كه