و مشتمل است بر خلاف آنچه از قرآن مجيد و اخبار متواتره مستفاد مىشود؛ به جهت آنكه از آيات و اخبار و ادعيه و مناجاتهايى كه از آن جناب وارد شده، برمىآيد كه خوف آن جناب از جناب اقدس الاهى از همه كس بيشتر بود و در آن كلمات، استعاذه از عذاب الاهى و تضرّع و زارى و بىقرارى آنقدر مستفاد مىشود كه مجال آن نيست كه كسى بگويد كه اينها همه محض از براى تعليم بندگان است.
و آن فقرات دعاى كميل و ساير مناجاتها همه اعتراف است به نهايت مرتبه عبوديّت و سوره هل أتى ـ كه از اعظم مدائح آن جناب است ـ مشتمل است بر اينكه وفا به نذر كردن آن حضرت و اهل بيت او از خوف روز قيامت و عذاب يوم عبوس قمطرير ـ كه شر آن مستطير است ـ بود. (دهر (76) / 7 و 10) و همچنين اخبارى كه در معجزات آن جناب وارد شده كه بعد از ظهور معجزه بيّنه مىكردند ناظران را كه مبادا چيزى به خيال شما برسد. من بندهاىام از بندگان خدا و اين امر از قدرت و فرمان او به دست من جارى شد. مثل حكايت كشتن آن چهار مرغ و متفرّق كردن اجزاى آنها و زندهكردن آنها به طريقى كه از براى خليل الرحمن شد، در حضور سلمان و نهى سلمان از توهّم امرى كه منافى عبوديّت و بندگى خدا باشد.
به هر حال، الوهيّت علىبن ابىطالب را مدّعى يا به عقل مىخواهد اثبات كند يا به نقل. اگر به عقل خواهد اثبات كند، شك نيست كه هيچ دليلى بر آن قائم نيست؛بلكه برهان قاطع بر خلاف آن قائم است، چنان كه پيش اشاره كرديم. و اگر به نقل خواهد اثبات كند ـ مثل اين خطبه و نظائر آن ـ پس مىگوييم كه چگونه عقل تجويز مىكند كه كسى مجموع قرآن و احاديث و ادعيه را دست بردارد كه همه دلالت دارند بر اينكه خدايى به غير خدا نيست و اينكه پيغمبر خدا و ائمّه هدى همگى بندگان خدا و مطيع امر او و خائف از عذاب او [ و] اميدوار ثواب اويند ـ از براى خاطر اين خطبه كه معلوم نيست كه كلام كيست و از كجا نقل شده؛ خصوصا بعد از ملاحظه آنكه در ميان اصحاب ائمّه مثل مغيرهبن سعيد و ابوالخطاب و نُظراى ايشان بودهاند و غالى مذهب بودهاند و طريقه آنها هم دروغبستن و در كتابهاى اصحاب ائمّه داخل كردن بود؛ ديگر هيچ وجه مظنّه به صحّت نسبت آن به