رساله‏ اى در بررسى اصالت «خطبه‏ البيان» - صفحه 168

امتداد باشد؛ بلكه به محض امر كن كه شبيه به طرفة عين است در قلّت وقت. پس گويا مراد آن باشد كه در طرفة عينى كه من موجود شدم در عالم قدس و عالم ارواح، قبل از همه مخلوقات و در قضاى ازلى اين بود كه من بايد در عالم ملك و شهود و جسمانى در غالب جسمانى، داخل شوم به جهت مصالحى كه خدا عالم است به آن، در آن وقت، همه عالم مستحقّ اين شدند كه ايجاد شوند در عالم ملك، هر يك در وقتى كه از براى آن مقدّر است و از جمله موجودات آسمان و زمين است كه خلقت آسمان و زمين در عالم ملك در شش روز يا بيشتر شود؛ پس گويا كه من آسمان و زمين را در طرفه‏عينى ايجاد كردم؛ چون در طرفة عينى موجب استحقاق وجود آنها شدم.
و در نسخه‏اى كه در نزد حقير است از حافظ رجب برسى به جاى لفظ أوجدت لفظ أجوز است و در آن اشكال كمتر است؛ يعنى من آنم كه مى‏گذرم از هفت آسمان و زمين به يك چشم هم‏زدن.
و احتمال بسيار دورى هم هست كه أوجدت به معنى أغنييت باشد؛ يعنى اهل آسمانها و زمين را من غنى كردم به طرفة عين و تأويل اين هم بسيار دور است.
و امّا آن عبارت ديگر كه در جاى ديگر از خطبه مذكور است كه أنا أقمت السموات السبع بنور ربّي و قدرته و در بعضى نسخه‏ها بأمر ربّي هست. پس آن‏هم بر ظاهر خود نمى‏تواند باقى بود و آن مستلزم قول به تفويض است و مذهب شيعه ـ چنان كه ابن‏بابويه نيز تصريح كرده ـ اين است كه چنان كه غلات كافرند، مفوّضه هم كافرند و اين دو فرقه بدترند از يهود و نصارى و مجوس و از همه اهل بدعتها و هيچ كس خدا را از ايشان كوچك‏تر نشناخته است. (12: ص 97) چرا كه بنده ضعيف را مى‏گويند خداست؛ چنان كه غاليها مى‏گويند. يا مى‏گويند كه خدا محمّد و على را خلق كرد و امر را به آنها واگذاشت كه خلق كنند و روزى بدهند. چنان كه مفوّضه مى‏گويند.
و حضرت امام‏رضا عليه ‏السلام در دعاى خود مى‏فرمود:
اللّهم إنّي أبرء إليك من الحول و القوّة و لا حول و لا قوّة إلّا بك اللهمَّ إنّي أبرء إليك من الذين ادّعوا لنا ما ليس لنا بحقّ اللّهمّ إنّي أبرء إليك من الذين

صفحه از 177