رساله‏ اى در بررسى اصالت «خطبه‏ البيان» - صفحه 171

كه بدون اين عمل بود، بمانند.
و امّا آن عبارتهاى خطبه كه دلالت دارد بر خالق و رازق بودن و اينكه درختها را به برگ آورد و ميوه‏ها را در آنها قرار داد و امثال اينها، پس تأويل آنها واضح است.
امّا خالق بودن مراد از آن، علّت خلق‏بودن است و علّت غايى را در مقام علّت فاعليّت مجازا استعمال مى‏كنند؛ و چون علّت غايى خلق عالم ايشان‏اند و اگر ايشان نبودند خدا عالم را خلق نمى‏كرد و روزى نمى‏داد، پس به اين سبب، مجازا فرمود من خلق مى‏كنم و روزى مى‏دهم.
و همچنين احاديث دلالت مى‏كند كه برگ آمدن درختان و ميوه‏دادن به بركت ايشان است (24: ج 1، ص 144، ح 5؛ 14: ص 151، ح 8) و تأويل أنا مورق الأشجار و مونع الأثمار و مقدّر الأقوات از آن ظاهر مى‏شود و چنان كه محمّدبن يعقوب كلينى ـ ره ـ در كافى روايت كرده است از حضرت صادق عليه ‏السلام و در آخر آن مى‏فرمايد: بنا أثمرت الأشجار و أينعت الثمار و جرت الأنهار و بنا تنزل غيث السماء و نبتت عشب الأرض و بعبادتنا عُبد اللّه‏ و لولا نحن ما عُبد اللّه‏. (همان)
و الحاصل هر گاه خواهيم خطبه‏البيان و غير آن، از آنچه مشتمل است بر امثال اين عبارات، تأويل كنيم به نحوى كه ناخوشى نداشته باشد؛ مى‏توانيم كرد، ولكن محتاج است به فرصتى و دقّتى و بسط زيادى و الحال تكليف ما در آن نيست و احتياجى هم به آن نيست و رسول رساله هم مستعجل است؛ ولكن ذكر مى‏كنيم در اين مقام، حديثى از كلمات ائمّه انام عليهم ‏السلام كه به آن ظاهر مى‏شود تأويل بعضى از فقرات خطبة البيان. و از آن حديث، مى‏توان يافت كه ممكن است حمل بسيارى از مطلب آن را بر وجه صحيح كه غبارى بر آن نباشد. و آن حديثى است كه نقل شده از آخر كتاب بصائر الدرجات تأليف شيخ بزرگوار محمّدبن الحسن الصفّار قمى رحمه‏اللهقال طاب ثراه: باب فيه شرح أمور النبيّ و الأئمة عليهم ‏السلام أنفسهم و الردّ على من غلا بجهلهم ما لم يعرفوا من أقاويلهم... ۱

1.در اينجا متن حديث به صورت كامل، در حدود ۸ صفحه، در نسخه اصل آمده است كه جهت اختصار، آن را در اين نوشتار نمى‏آوريم. (۱۹: ص ۵۲۷ ـ ۵۳۶)

صفحه از 177