رساله‏ اى در بررسى اصالت «خطبه‏ البيان» - صفحه 172

حاصل اين حديث شريف اين است كه مفضّل از حضرت صادق عليه ‏السلام سؤال كرد كه جماعتى از شيعه هستند كه نيكو كردارند و من از رفتار و اطوار ايشان خوشم مى‏آيد و با ورع و خشوع و پرهيزكارى‏اند؛ ولكن از ايشان سخنانى به من مى‏رسد كه مرا ناخوش مى‏آيد و آن سخنها اين است كه گمان مى‏كنند كه دين همين شناخت مردان است و همى نكه آن مردان را شناختى، پس ديگر هر كار خواهى بكن. و گمان مى‏كنند كه نماز و زكات و روزه ماه رمضان و حجّ و عمره و مسجد الحرام و بيت الحرام و مشعر الحرام و ماه حرام و وضو و غسل جنابت و هر فريضه كه خدا بر بندگان واجب كرده، همه مردى است و گمان مى‏كنند كه كسى كه همان مرد را شناخت، ديگر عمل ضرور نيست و همين نماز او و روزه او و ساير واجبات و اعمال حسنه او است و گويا همه را كرده است و جائز است كه سهل‏انگارى كند در نماز [ و] در عبادات. و بر او لازم نيست جدّ و جهد و همچنين گمان ايشان اين است كه فواحشى كه خدا نهى كرده از آنها مثل خمر و قمار و زنا و خون و ميته و گوشت خوك، اينها همه مردى است. و همچنين گمان مى‏كنند كه مراد خدا در قرآن از حرام بودن مادران و دختران و عمّه‏ها و خاله‏ها و دختران برادر و دختران خواهر و ساير زنانى كه حرام كرده است، همان زنان پيغمبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم است و غير زنان پيغمبر همه بر مردم حلال‏اند؛ هرچند محارم باشند. و همچنين گمان مى‏كنند كه چند مرد از يك زن را نگاه مى‏توانند داشت و همچنين گمان مى‏كنند كه مى‏توانند بعض مردم از براى بعضى شهادت دروغ بدهند و بگويند كه اين احكام و آيات، ظاهرى دارد و باطنى دارد و آنچه لازم است بر ايشان باطن آنهاست، و ظاهر را اگر بكنند، از براى دفع شرّ مردم از خود مى‏كنند و همچنين گمان مى‏كنند كه خدا همان پيغمبر است، همچنان كه گمان كرده‏اند كه خدا على است.
تا اينجاست حاصل سؤال مفضّل، و ظاهر اين است كه آن ملاعين كه مفضّل نقل مذهب ايشان را مى‏كند امثال اين عبارت كه در خطبة البيان مذكور شد حجّت خود كرده‏اند آنجا كه فرموده‏اند: أنا الكعبة و البيت الحرام و در نسخه‏اى ديگر از خطبة البيان ديدم كه فرموده است: أنا صلاة المؤمنين و زكوتهم و صومهم و حجّهم و جهادهم.

صفحه از 177