رساله‏ اى در بررسى اصالت «خطبه‏ البيان» - صفحه 176

دزدى بكنند يا شرب خمر بكنند؟ پس حضرت فرمود: إنّا للّه‏ و إنّا إليه راجعون! واللّه‏ كه انصاف ندادند از براى ما! از ما عمل بخواهند و ما را مؤاخذه بكنند به عمل، و از ايشان عمل برداشته شود؟ و من غير اين نگفتم كه هرگاه معرفت به‏هم‏رساندى، پس بكن از قليل خير و كثير آن كه نفع آن به تو مى‏رسد و از تو قبول مى‏شود؛ يعنى هرگاه معرفت نداشته باشى هيچ عمل نفع نمى‏بخشد.
و اين مضمون از احاديث بسيار ظاهر مى‏شود. (نك: 13: ص 432، ح 570؛ 18: ص 186) از جمله كلام اميرالمؤمنين كه مكرّر در خطبه‏ها مى‏فرمودند و مضمون آن اينكه: اى مردم! دين خود را نگاه داريد، دين خود را نگاه داريد كه گناه كردن در دين، بهتر است از حسنه در غير دين؛ به جهت آنكه گناه با ديندارى آمرزيده مى‏شود و امّا حسنه در غير دين، قبول نمى‏شود. (24: ج 2، ص 464، ح 6)
و از جمله احاديثى كه شاهد مطلب است ـ كه اكثر مطالب ائمّه را غلط فهميده‏اند و مذاهب فاسده را نسبت به ايشان داده‏اند، حديثى است كه از بصائر الدّرجات نقل شده، از حضرت صادق عليه ‏السلام كه گفت: رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم گفت كه: در شبى كه مرا به معراج بردند، پس وحى رسيد به من از پشت پرده آنچه وحى رسيد و حق تعالى با من سخن گفت. پس از جمله كلامى كه با من گفت اين بود كه گفت: يا محمّد، على است اوّل و على است آخر و على است ظاهر. و على است باطن و على به هر چيز بسيار داناست. پس من گفتم: اى پروردگار من! آيا نيستى تو اين؟ يعنى [اين] صفات تو است. پس فرمود: اى محمّد على اوّل است؛ يعنى اوّل كسى كه از او ميثاق گرفته شد از جمله امامان. و على آخر است؛ يعنى آخر كسى است كه من قبض مى‏كنم روح او را از امامان؛ و على است دابّة الأرض كه سخن مى‏گويد با مردم. اى محمّد! على ظاهر است يعنى اظهار مى‏كنم از براى او جميع آنچه وحى مى‏كنم به سوى تو؛ نيست از براى تو كه پنهان كنى از او چيزى را. اى محمّد، على باطن است؛ يعنى پنهان كردم من در او سرّى را كه پنهانى رساندم به تو؛ پس نيست ميان من و تو سرّى كه كنار كنم آن را از على و آنچه خلق كردم از حلال و حرام، پس على بسيار داناست به آن. اين است آخر حديث و تو مى‏بينى الحال غلات و

صفحه از 177