در تاريخ نقل شده است، پيش از آنكه امام به معركه جنگ برود، درخواست لباس كرد تا زير لباسهايش بپوشد تا در هنگام تاراج دشمنان، برهنه نماند. «راوى گويد: حسين عليه السلام فرمود: «ايتوني بثوب لا يرغب فيه أجعله تحت ثيابي، لئلّا أجرّد منه: پيراهن كهنهاى به من دهيد تا زير لباسم بپوشم كه مرا از آن برهنه نكنند.» پيراهن تنگى آورده شد، فرمود: «اين نه، زيرا اين لباس اهل ذلّت است.» (همان: ص ۱۵۴)
عزّت و كرامت در حادثه كربلا با شهادتِآفرينندگان اين حادثه عظيم به پايان نمىرسد؛ بلكه اين عزّت و كرامت در كالبد بازماندگان آنها جانى دوباره مىگيرد و ددمنشان خون آشام را به زانو در مىآورد. از همينروست كه پرداختن به مبحث عزّت و كرامت انسانى در حادثه كربلا بدون پرداختن به نقش اسراى اين حادثه، خاصّه حضرت زينب (س) تبيين صحيحى از عزّت مدارى در حادثه كربلا به ما نخواهد داد. در همين راستا، به طور اجمال، به بررسى مهمترين اركان عزّت يا به عبارت ديگر، عزّت نفس در عملكرد زينب كبرى(س) مىپردازيم. مهمترين اركان عزت نفس عبارتاند از: زندگى آگاهانه، مسئوليّتپذيرى، قاطعيّت و ابراز وجود و زندگى هدفمند.
زندگى آگاهانه مبتنى بر شناخت
عنصر آگاهى و شناخت در ميزان عزت نفس تأثير بسزايى دارد. با اينكه حضرت زينب (س) به عنوان پرورشيافته خانه امامت در دامان مادرش زهرا عليها السلام و با تربيت علوى، عزّت و كرامت را در درون خويش پرورانده بود. امّا حضور آگاهانهاش در جريان حادثه كربلا و عملكرد مدبّرانه امام در آمادهسازى ايشان براى مواجهه با مصائب يكى از علل رفتارهاى مديريت شده و مدبّرانه ايشان محسوب مىشود. اين آگاهى علاوه بر يارى ايشان در بررسى اوضاع و انتخاب راهكارهاى مناسب، مانع از اقدامات شتاب زده و نادرست مىشد.