مسئوليّت پذيرى
برترى و كرامت و منزلت انسان در قرآن كريم، به واسطه متّصف شدن به صفت علم و عقل است. اين عقل است كه اختيار را براى انسان به ارمغان مىآورد و پيامد اين اختيار مسئوليّت است: «كلّ نفس بما كسبت رهنية: هر نفسى در گرو دستاورد خويش است.» (مدّثّر(۷۴)/ ۳۸) مسئوليّتپذيرى، پذيرفتن نوعى تعهّد در راستاى تحقق اهداف متعالى است. و پذيرفتن تعهّد به معناى خودباورى است و خودباورى از يكسو، حاصل عزّت نفس است و از سوى ديگر، پديد آورنده عزّت نفس. در حادثه كربلا رسالت شهدا در نيمروز دهم محرّم سال 61 هجرى، پايان يافت و اين پايان، آغازى بود بر رسالت عظيم عقيله بنىهاشم. صيانت از بازماندگان شهدا يكى از وظايف زينب كبرى است. از اينرو، در راستاى حمايت از آنها خود را سپر تازيانههاى دشمن مىكند. فاطمه دختر امام حسين مىگويد: «مشاهده كردم كه تمام بدن عمّهام از ضربات دشمن سياه شده است.» (۲۳: ج ۴۵، ص ۱۶۰) از سوى ديگر مسئوليّت پاسدارى از جان امام سجّاد نيز بر عهده زينب(س) است؛ لذا در هنگام حمله دشمن به خيام «در كنار بستر امام سجّاد مىماند.» (9: ج 2، ص 88) امّا عظيمترين مسئوليت او پيامرسانى نهضت عاشوراست كه تداوم اين قيام در گرو اين پيام رسانى است. پذيرش اين مسئوليتهاى خطير از يكسو، حاكى از عزّت نفس بالاى حضرت زينب است و از سوى ديگر، بر اقتدار و هيبت ايشان مىافزايد. از همينروست كه ايشان مقتدرانه اعمال و گفتار خود و ديگران را در راستاى تحقّق اهداف نهضت مديريت مىكنند.
قاطعيّت و ابراز وجود
قاطعيّت و ابراز وجود به معناى تن به خطر دادن در راستاى تحقّق اهداف خويش است. زينب(س) - كه پرورشيافته مكتب علوى است - هدفى جز رضاى خدا و پاسدارى از دين جدّش ندارد. اين در حالى است كه عشق به ولايت در قالب