عزّت‏ مدارى در حادثه عاشورا و تبلور آن در سيره حضرت زينب عليها السلام‏ - صفحه 17

مديريت مى‏كند. نمونه بارز اين رفتارهاى هدفمند پس از شهادت امام حسين عليه السلام در گودال قتلگاه قابل مشاهده است؛ در آن زمان كه از هر سو وجود مقدّس حضرت زينب آماج تيرهاى مصيبت بود «بالاى سر امام حسين ناله مى‏زد و با صداى غمگين و قلبى شكسته، فرياد مى‏زد: وا محمّداه! خداى آسمان بر تو درود فرستد! اين حسين توست كه عريان و خون آلود با اعضاى قطعه قطعه بيفتاده. واى از اين مصيبت. دختران تو اسيرند. شكايتها را به نزد خدا و نزد محمّد مصطفى و نزد علىّ مرتضى و فاطمه زهرا و حمزه سيّد الشهداء مى‏برم. وا محمّداه! اين حسين است كه در اين بيابان كه باد صبا بر آن خاك پاشد، كشته زنازادگان است. امان از اين همه حزن و اندوه و اين همه سختى و بلا بر تو اى اباعبداللَّه. گويا جدّم رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه وآله امروز دنيا را ترك فرمود. اى اصحاب محمّد، اينان ذرّيّه مصطفى‏اند كه چون اسيران برده شوند. (14: ص 159-160)
عقيله بنى‏هاشم در اين مرثيه‏سرايى، شيوه متداول زنان عرب را در پيش نمى‏گيرد؛ بلكه با اقدامى هدفمند ضمن يادآورى نسب سيّدالشهدا، سپاه دشمن را در زمانى كه به خيال خود به اوج پيروزى دست يافته بودند، محكوم مى‏كند. تحمّل مصائب و شكيبايى در برابر انبوه رخدادهاى ناگوار از عزت نفس و اقتدار ايشان نشئت مى‏گيرد. «شخص با عزت‏نفس بالا هرگز اجازه نمى‏دهد اضطراب يا فقدان امنيت، خاطر او را كلافه كند. در برخورد با ديگران از قدرت ابراز وجود برخوردار است و در شرايط استرس و فشار روانى، از خود مقاومت و پايدارى نشان مى‏دهد.»(5) عزت نفس بالا و اقتدار، شخصيّت فرد را به نوعى به خود كنترلى سوق مى‏دهد. از همين رو، در گذرگاههاى سخت و دشوار مصائب، هرگز عنان اختيار از كف نمى‏دهد و با تدبير به هدايت امور مى‏پردازد. صبر در مصائب و سختيها نويددهنده عزت و اقتدار است. امام باقر در اين ارتباط مى‏فرمايند: «هركه در برابر مصيبتى شكيبايى ورزد، خداى عزّوجلّ بر عزتش بيفزايد.» (۲۳: ج ۸۲، ص ۱۲۸)

صفحه از 22