عزّت‏ مدارى در حادثه عاشورا و تبلور آن در سيره حضرت زينب عليها السلام‏ - صفحه 18

در راستاى تحقق اين عزت و شكوه، امام حسين در شب عاشورا ضمن تبيين رويدادهايى كه در پيش روى خود و خانواده ايشان بود، ايشان را به صبر و بردبارى دعوت فرمود. امام حسين در شب عاشورا خطاب به حضرت زينب (س) مى‏فرمايد: «خواهرجان با تو سوگندى دارم بر آن وفا كن؛ چون كشته شدم، چهره بر من خراش مكن و بر من واى واى مگو.» (۲۰: ص ۲۱۰) امام در ضمن صحبتهاى خود با اهل حرم، ضمن اشاره به شيوه‏هاى غلط عزادارى (گريبان چاك كردن، خراشيدن صورت و طلب مرگ كردن) اهل بيت خويش را از انجام اين اعمال بر حذر مى‏دارد و به صبر و توكّل به خدا دعوت مى‏كند. پرهيز از عزادارى به شيوه متداول زنان عرب، يكى از عواملى است كه عزت و اقتدار اسرا خاصّه حضرت زينب را در برابر دشمنان صد چندان نمود.

حق‏گرايى و ظلم‏ستيزى‏

مادامى كه ظلم و ستم بر جامعه حاكم باشد و مناسبات اجتماع بر مبناى خودكامگى و خودكامه‏پذيرى تنظيم شود، حرمتى براى عزت افراد باقى نمى‏ماند. چنين جامعه‏اى براى دوام خودكامگى حاكمانش ذليل‏پرور است. با اين حال، در چنين جوامعى نيز عزت واقعى از آن افرادى است كه خود را به منبع لايزال عزت متّصل نمايند. اينان تقواى الاهى را در پيش مى‏گيرند كه «هيچ عزّتى بالاتر از تقوا نيست.» (نهج البلاغه، حكمت ۳۷۱) تقواى الاهى نيز آنها را به حق‏طلبى و حق‏گرايى سوق مى‏دهد. «هيچ ناتوانى حق را نگرفت؛ مگر اينكه عزيز و نيرومند شد.» (۲۳: ج ۷۸، ص ۳۷۴) حق‏گرايى مانع تسليم شدن در برابر فرومايگان مى‏گردد. از همين‏رو، سيّدالشهدا معلّم بزرگ عزت و آزادگى مى‏فرمايد: آگاه باشيد اين فرو مايه (ابن زياد) فرزند فرومايه، مرا ميان دو راهى شمشير و خوارى قرار داده است و هيهات كه ما تن به خوارى دهيم. (10: ج 2، ص 7) زينب(س) نيز كه رشديافته مكتب عزت محور حسين عليه السلام است در برخورد با ابن‏زياد و يزيد، به گونه‏اى رفتار مى‏كند كه هيبت دروغين آنها درهم شكسته

صفحه از 22