متجلّى شده است و او با صلابت، در برابر سپاه دشمن مىايستد كه به گفته مولا على عليه السلام شجاعت يكى از دو عزّت است.» (آمدى، 1385، ص 259) همين شجاعت و دلاورى است كه به زينب(س) آنچنان هيبت و عظمتى مىدهد كه در اوج مصائب دشمن را وادار به تسليم مىنمايد.
بحث و نتيجهگيرى
حماسه حسينى احياى كرامت و عزّت انسانى است و سيّدالشهداء و يارانش مظهر عزت و كرامتاند چراكه در راستاى زندگى شرافتمندانه، از جان و مال و عزيزان خويش گذشتند. عملكرد امام حسين عليه السلام به عنوان رهبر قيام، بر مبناى عزّتمحورى و در راستاى صيانت از كرامت انسانى شكل گرفته است. اين عزّتمدارى و عزّتمحورى پس از شهادت امام در ميان اسراء متجلّى مىشود و حضرت زينب(س) به عنوان قافله سالار اين كاروان، نقش بهسزايى در حفظ عزت و كرامت اسراء دارد. عملكرد عزّتمدار حضرت زينب(س) به گونهاى است كه نه تنها مردم كوچه و بازار را به تكريم شهدا و بازماندگان آنها وادار مىسازد، بلكه با عملكرد مقتدرانه خويش در برابر يزيد و ابنزياد كه هيبت و شكوه ظاهرى آنها لرزه بر اندام همگان مىانداخت، اقتدار دروغين آنها را در هم مىشكند و آنها را به ذلّت و خوارى مىكشاند.
زندگى آگاهانه، مسئوليّتپذيرى، قاطعيّت و ابراز وجود و زندگى هدفمند از مهمترين اركان عزت نفس محسوب مىشود. اينها نمود بارزى در عملكرد حضرت زينب در جريان واقعه عاشورا دارند.
آگاهى به عنوان تجلّى شناخت و تبيينكننده مسئوليّتها، مسئوليّتپذيرى به عنوان عامل اداى تكليف دينى و اجتماعى، قاطعيّت و ابراز وجود عامل بروز شجاعت در حين اداى تكاليف و زندگى هدفمند به عنوان بستر ظهور همه عوامل فوق، زمينهساز ظهور و بروز شخصيت مقتدر حضرت زينب در واقعه عاشوراست؛