اين، تبلور عزّت نفس در سپاه به ظاهر مغلوب امام حسين و بازماندگان ايشان، آنها را به فاتحان هميشه تاريخ مبدّل نمود. بدون شك، عقيله بنىهاشم حضرت زينب كبرى(س) از جمله تأثيرگذارترين شخصيّتهاى اين واقعه است كه با عزّت و اقتدار، رسالت شهداى كربلا را به سرمنزل مقصود رساند.
مفهومشناسى عزّت
«يكى از اهداف مهم تربيت اين است كه انسان به گونهاى تربيت شود كه اعتلاى روحى بيابد و خود را از پستى و فرومايگى رها ساخته، حرمت، شرافت و شخصيّت براى خود قائل شود و بزرگوارى خود را در همه حال حفظ نمايد.» (آملى، 1369، ص 21-23) حاصل اين نوع تربيت، انسان با صلابتى است كه سختى و راحتى و شكست و پيروزى او را به سستى و تباهى نخواهد كشاند و هرگز تن به خوارى و زبونى نخواهد داد. اين عزت و اقتدار كه منشأ الاهى دارد، ارمغان خداوند است به دوستانش. «هركس سربلندى و عزّت مىخواهد، سربلندى و عزّت يكسره از آن خداست.» (فاطر (۳۵)/۱۰)خداوند خود را متكفّل تدبير و برآوردن عزّت انسان مىسازد؛ از اينرو، يكى از اوصاف خود را «ربّ العزّه» مىداند. (صافّات(37)/180) اين وصف نشانگر آن است كه خداوند مالك وصاحب عزّت، تدبيرگر عزّت و عزّتپرور است. (4: ص 192) عزّت كه همواره با صلابت و شكستناپذيرى متقارن است، عبارت است از: «حالتى كه به انسان استوارى مىبخشد تا مغلوب هيچ چيز و هيچكس نگردد.» (11: ص 332-333) عزّت نفس يكى از مهمترين عوامل مؤثّر در سلامت روان است. عزّت نفس بالا مانع از مقهور شرايط شدن است. تحقيقات كوپر اسميت بيانگر اين نكته است كه افرادى كه از عزّت نفس بالايى برخوردارند، با بهرهگيرى از استعدادهاى خود به ابراز وجود مىپردازند و به راحتى، تحت تأثير عوامل محيطى قرار نمىگيرند. همين ابراز وجود، از تسليم شدن انسانهاى با عزّت نفس بالا ممانعت مىكند زيرا «عزّت نفس، اعتماد به توانايى خود در انديشيدن