عمربن سعيد اشدق اموى، والى مدينه - كه از طرف يزيد بود - كدورتى حاصل شد. يزيد امر كرد زينب كبرى را از مدينه به مصر منتقل كنند. او هم در اوّل شعبان سال 61 هجرى به مصر رفت و تا رجب سال 62 در مصر اقامت داشت تا در روز يكشنبه چهاردهم رجب، وفات يافت و در محلى كه فعلاً الحمراء القصوى معروف است، مدفون گرديد. محلّاتى پاسخ مىدهد كه اين قول مخالف قولى است كه مدفن آن حضرت را در شام مىداند و با قول كسانى كه در مدينه مىدانند. (همان)
نكته مهم
در پايان تذكر اين نكته مناسب است كه با وجود اختلافات ياد شده واقعيّت مشهود اين است كه هر مكان منسوب به ائمه معصومين عليهم السلام و فرزندان بزرگوارشان خود عملاً به مركزى براى نشر حقايق دينى و تزكيه مردم تبديل مىشود. لذا با توجّه به اين مطلب نبايد اين دقّت تاريخى را وسيلهاى براى تضعيف شور و ايمان مردم و محبّت فوقالعاده فطرى آنها به اهل بيت عليهم السلام قرار داد. علاوه بر اينكه نفس زيارت حضرت زينب (س) امرى مستحب است و اينگونه امور مستحب عموماً به نيت رجاء انجام مىشود نه به نيت ورود. و نتيجه آن استحكام پيوند قلبى مردم با اهل بيت عليهم السلام است كه همگان شاهد آن هستيم.
نتيجه:
بنابراين، حضرت زينب كبرى(س) دختر اميرالمؤمنين عليه السلام و حضرت زهرا عليها السلام پس از آن همه مصيبت و فشارهاى وارده و پس از بازگشت از كربلا به مدينه، تا 15 رجب سال 61 يا 62 در مدينه در كنار همسر خود عبداللَّهبن جعفر وحضرت سجّاد عليه السلام زندگى كرد و در همانجا رحلت فرمود و مدفون گرديد؛ لكن همچنان كه محلّ دفن مادر گرامى آن حضرت مخفى است، قبر وى نيز آشكار نيست و اين مطلب يكى ديگر از اسرار اين خاندان است. به اميد روز ظهور حضرت صاحبالامر و الزمان (عج) و آشكار شدن اين اسرار به دست ايشان.