تعليقات آيت ‏اللَّه جعفرى بر اصول كافى، شانزده باب از كتاب الحجّه‏ - صفحه 56

* ص 298 - باب أنّ الأئمّة محدّثون مفهمّون، ح 2:
1. در مورد اين حديث، دو نكته را بايد ذكر كرد:
الف) اين حديث در حقيقت دو حديث است: يكى كه قسمت اوّل را تشكيل مى‏دهد و ديگرى كه قسمت دوم را تشكيل مى‏دهد. قسمت اوّل همان‏گونه است كه كلينى بيان مى‏كند و محمّدبن حسن صفّار (م 903/290) استاد شيخ كلينى نيز اين حديث را با همان سلسله نقلى (روات) نقل كرده است. متن بعد از ذكر آيه‏اى از قرآن، متوقّف مى‏شود و چنين ادامه مى‏يابد:
«من (يعنى حَكَم) گفتم: آيا علىّ‏بن ابى‏طالب يك محدَّث بود؟ او گفت: بله؛ و هر امامى از ما اهل بيت، در حقيقت يك محدَّث است.» (بصائر الدرجات، ص 319-320، البحار، ج 26، ص 67)
بنابراين، قسمت آخر جمله بعد از آيه، واقعاً سؤالى است كه حكم آن را پرسيده است، نه قسمتى از كلام امام.
قسمت باقى‏مانده، با مدخل «عبداللَّه‏بن زيد» يك حديث جداگانه است؛ كاملاً متفاوت از چيزى كه سلسله نقل حديث (روات) از آن منشعب شده و مرتبط با امام جعفر عليه السلام است و موضوعى مشابه آن را دربر مى‏گيرد. اين حديث در شكل كامل آن،به عنوان حديث 1391 اين كتاب آمده است.
در واقع، نام صحيح اين مرد عبداللَّه‏بن زُبَيد است و مادر او مادرخوانده علىّ‏بن الحسين عليه السلام بوده است. توضيح دقيق اين موضوع در تعليقه حديث 1391 خواهد آمد.
به اين دليل مى‏گوييم كه اين حديث، دو بخش كاملاً مجزّا دارد كه صفّار، استاد شيخ كلينى، آنها را به عنوان دو حديث مجزّا با دو سلسله روايى كاملاً متفاوت، نقل كرده است. اوّلى همان‏گونه است كه در بالا به آن اشاره كرديم و دومى نيز اين‏گونه است:

صفحه از 72