تعليقات آيت ‏اللَّه جعفرى بر اصول كافى، شانزده باب از كتاب الحجّه‏ - صفحه 63

او نقل كرده، با سلسله‏اى كه اين دو نويسنده ارائه كرده‏اند، مطابقت دارد. (عيّاشى، التفسير، ج 2، ص 268؛ على‏بن ابراهيم، التفسير، ج 1، ص 389-390؛ البرهان، ج 2، ص 383؛ نورالثقلين، ج 3، ص 80-81؛ البحار، ج 36، ص 148-149)
اين گونه قرائت از اين آيه قرآن، در جاى ديگرى غير از اين حديث نيامده است. بنابراين، هيچ مفسّر امامى ديگرى آن را حتّى در تفسيرش ذكر نكرده است. (نك: الطوسى، التبيان، ج 6، ص 421؛ الطبرسى، مجمع البيان، ج 6، ص 382-383 و جوامع الجامع، ج 2، ص 305؛ الفيض، الصافى، ج 1، ص 937-938؛ اگرچه دو نويسنده آخرى رابطه ميان اين آيه و امامت على‏بن ابى‏طالب عليه السلام را يادآور شده‏اند؛ ابوالفتوح رازى، تفسير، ج 7، ص 138-139؛ الكاشانى، منهج الصادقين، ج 5، ص 222؛ الطباطبايى، الميزان، ج 12، ص 335-336)
* ص 366 - همان باب،ح 3، ذيل «و أنزلنا معهم الكتاب و الميزان»:
با اين كلمات، هيچ آيه‏اى در قرآن نيست؛ امّا در الحديد (57)/ 25 مى‏خوانيم: «لقد أرسلنا رسلنا بالبيّنات و أنزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط.»
احتمالاً راوى متن اين حديث را تغيير داده است. مع‏هذا، اين حديث، حديث ضعيفى است. (همان‏طور كه علّامه مجلسى در مرآت العقول، ج 3، ص 270 نظر داده است.)
* ص 366 - همان حديث، ذيل «فأين صحف إبراهيم»:
لغت «كتاب» در دو آيه قرآن، به صورت مفردباحرف تعريف (معرفه) آمده است؛ يعنى در آيات سوره‏هاى مائده و حديد. در آيات سوره مائده، خداوند مى‏فرمايد كه او «مستحفظون» را نصب كرد (يعنى: نگاهبانان كتاب). مستحفظون، نمى‏توانند از علماى يهودى يا علماى مسيحى باشند كه كتابشان دست به دست شده؛ زيرا به آنها كتب ابراهيم منتقل شده و نرسيده است.
بنابراين، منظور از «كتاب» در اين آيات، تورات و انجيل نيست. پس مى‏توانيم دريابيم كه «كتاب» در اينجا برمى‏گردد به «اسم اعظم» كه مجموعه‏اى از همه كتب پيامبران است. پس خداوند «نگاهبانانى (مستحفظون)» را برگزيده تا نگهبانِ اين

صفحه از 72