كسى كه بعد از رحلت امام قبلى، به امامت برمىخيزد و در اين معنا، به نوبت، به امامان اطلاق مىشود. (اين معنا، معناى ظاهرى است و مىتواند به ساير موقعيّتها جداى از امامت نيز اطلاق شود.) اين مطلب باعث بروز اشتباهاتى چند در ميان شيعه شده و دليلِ اين است كه چرا برخى از آنان به جاى اينكه امام موسىبن جعفر را فوت شده بدانند، تصوّر مىكنند كه امام موسىبن جعفر غايب شدهاند (به غيبت رفتهاند). دليل آن اين است كه آنها از پدر ايشان شنيدند كه ايشان را «القائم» ناميدند. اين گروه، «واقفيّه» ناميده مىشوند؛ زيرا آنها پايان امامت را در امام موسىبن جعفر مىدانند و معتقد نيستند كه امامت بعد از ايشان به امام رضا عليه السلام منتقل شده است. (نك: الطوسى، الغيبه، ص 29-50؛ البحار، ج 48، ص 250-275)
* ص412 - باب الإشارة و النصّ علىأبن الحسن موسى عليه السلام، ح 3، ذيل «قد لبس الدرع و ساوى عليه»:
رجوع شود به فصل 38 اين كتاب (كتاب الحجّة، باب ماعند الائمّة من سلاح رسول اللَّه و متاعه) كه اين مطلب به عنوان يكى از نشانههاى امامت شمرده شده است.
* ص 414 - همان باب، ح 8، ذيل «لاتجفوا إسماعيل»:
اين فرد اسماعيل، پسر امام جعفر عليه السلام است و اين حديث نشان مىدهد كه او در آن زمان، هنوز زنده بوده است.
* ص 416 - همان باب، ح 10، ذيل «و أمّي و أمّه واحدة»:
مادر اسماعيل و عبداللَّه يكى بوده؛ در حالى كه مادر امام موسى بانويى ديگر بوده است. علّامه مجلسى مىگويد: اين جمله اشاره به مادر همه آنان دارد يعنى حضرت فاطمه عليها السلام. (مرآت العقول، ج 3، ص 336)
شيخ مفيد همين روايت را از قول همين سلسله روات، ذكر مىكند و طبرسى آن را از قول كلينى با همان سلسله روات و همان متن، نقل مىكند، امّا در هر دوى آنها،