تعليقات آيت ‏اللَّه جعفرى بر اصول كافى، شانزده باب از كتاب الحجّه‏ - صفحه 68

به جاى اين جمله به اين عبارت مى‏رسيم:
«آيا اصل من و اصل او يكى نيست؟» (نك: كتاب ارشاد، ترجمه انگليسى، ص 438؛ اعلام الورى، ص 289؛ بحار، ج 48، ص 18-19)

* ص 418 - همان باب، ح 13، ذيل «أبي أيّوب النحويّ»:
النحوى، اشتباه قرائى از «خوزى» است. ضبط «الخوزى» به درستى در منابعى آمده است؛ مانند: الطوسى، الغيبه، ص 119؛ ابن‏شهر آشوب، المناقب، ج 4، ص 320؛ طبرسى، اعلام الورى، ص 290 (كه او نيز به نقل از كلينى، آن را ذكر كرده است) همچنين نك: البحار، ج 47، 3؛ مرآت العقول، ج 3، ص 337. اين فرد، سليمان‏بن ابى‏سليمان (مَخلَد يا داوود)، ابوأيّوب الخورمى الموريانى، شخصيّت برجسته‏اى در آغاز خلافت خليفه عبّاسى است. او وزير ابوجعفر المنصور (تولّد 714/95- حكومت 775/158-754/136) دومين خليفه عبّاسى بوده است. او به شدّت، به منصور نزديك بوده است تا آنجا كه تاريخ‏نويسان او را «الغالب عليه» مى‏نامند؛ يعنى «كسى كه خليفه در قدرتش بوده است.»
علاوه بر اين، او مسئول نگارش مهم‏ترين نامه‏هاى منصور بوده است. مع‏هذا، او به تدريج، مورد بى‏لطفى قرار گرفت و در سال 770/153، او و برادرش خالد، زندانى و شكنجه شدند و تمام اموالشان نيز ضبط شد و در سال 771/154 منصور هر دو برادر را مورد مجازات قرار داد و دستور داد پسرش المهدى، پسران خالد را دستگير دستها و پاهايشان را جدا كند و بعد نيز سرشان را بِبُرد. (الطبرى، ج 3، ص 421 و 418 و 372 و 370 و 291 و 283-284 و 273 و 208 و 134 و 111-108 و 101؛ ابن‏اثير، ج 5، ص 609-612؛ ابن‏كثير، ج 10، ص 111 و 109-110؛اليعقوبى، ج 2، ص 389؛ المسعودى، ج 6، ص 165-166؛ ابن‏خليكان، ج 2، ص 410-414)
* ص 419 - همان حديث، ذيل «هذا كتاب محمّدبن سليمان»:
اين فرد محمّدبن سليمان‏بن علىّ‏بن عبداللَّه‏بن عبّاس (789/173-740/122)،

صفحه از 72