انسان در عالم ذرّ آراء و اقوال - صفحه 77

خداى عزّوجلّ به او فرمود: آنان فرزندان تو هستند.
شيخ مفيد در توضيح اين قسمت از روايت مى‏نويسد:
خداوند خواست با اين كار، زيادى فرزندان آدم عليه السلام و پر شدن آفاق توسّط آنان را به حضرت آدم عليه السلام نشان دهد و او را آگاه كند كه نسل او در كثرت، مانند ذرّاتى خواهند شد كه مى‏بيند. خداوند با اين كار، قدرت خويش را به او شناساند و اتّصال نسل و كثرت آن را به او بشارت داد.
ايشان سپس ادامه روايت را - كه بيانگر اختلاف ذرّيّه در داشتن نور و ظلمت است - نقل مى‏كند و مى‏گويد: «مراد از نور، ايمان و اطاعت و مراد از ظلمت، كفر و معصيت است.» پس از آن مى‏نويسد:
فأنبأه اللَّه تعالى بما يكون من ولده و شبّههم بالذرّ الذي أخرجه من ظهره و جعله علامة على كثرة ولده. و يحتمل أن يكون ما أخرجه من ظهره أصول أجسامِ ذرّيّته دون أرواحهم. (14: ص 45)
خداوند متعال او را به امورى كه از اولادش واقع مى‏شود، خبر داد و آنها را به ذرّاتى تشبيه كرد كه از پشت او بيرون مى‏آورد و آنها را علامت كثرت فرزندان آدم عليه السلام قرار داد. و احتمال مى‏رود آنچه از پشت آدم عليه السلام خارج كرده است، اصول بدنهاى ذريّه او بوده باشند نه ارواحشان.
بر مبناى اين بيان، شيخ مفيد با احتمال مى‏پذيرد كه خداوند متعال، پس از خلق آدم عليه السلام، از پشت او ذرّاتى را بيرون آورده است. امّا وى رابطه آن ذرّات با فرزندان حضرت آدم عليه السلام را - كه در اين دنيا به تدريج تا قيامت بيرون خواهند آمد - به روشنى، بيان نكرده است. فقط احتمال مى‏دهد كه مراد از آن ذرّات، مادّه اصلى همين ابدان دنيوى فرزندان آدم عليه السلام باشد كه خداوند متعال در آنجا - به جهت برخى حكمتها - از پشت آدم عليه السلام بيرون آورده است. وى تصريح مى‏كند كه آن ذرّات به هيچ وجه روح نداشتند و بين آنها و روحشان تعلّقى صورت نگرفته بود. او در ادامه مى‏نويسد:

صفحه از 91