خداوند ذرّات خيلى ريز را مورد خطاب و تكليف خود قرار دهد؟!
شيخ طوسى - رحمه اللَّه - اشكالات ديگرى بر ظاهر آنچه از روايات فهميده مىشود، وارد مىكند؛ آنگاه مىگويد:
و قال قوم - و هو المرويّ في أخبارنا - إنّه لايمنع أن يكون ذلك مختصّاً بقوم خلقهم اللَّه وأشهدهم على أنفسهم، بعد أن أكمل عقولهم وأجابوه ب «بلى». و هم اليوم يذكرونه ولايغفلون عنه. ولايكون عامّاً في جميع العقلاء. و هذا وجه أيضاً قريب يحتمله الكلام. (11: ج 5، ص 30)
بنابر اعتقاد قومى - كه قولشان در اخبار ما هم روايت شده است - اشكال ندارد كه اين امر به عدّه خاصى اختصاص داشته باشد كه خداوند متعال آنها را خلق كند و بعد از كامل كردن خردهايشان بر خودشان گواه گرفت و آنان باگفتن «بلى» خدا را پاسخ گفتند و امروز نيز آن را به ياد مىآورند و از آن غافل نباشند؛ نه اينكه نسبت به تمام عقلا عموميّت داشته باشد. اين وجه نيز به حق نزديك است و آيه شريفه آن را برمىتابد.
اين مطلب نشان مىدهد كه ايشان در حقيقت، اقوال بلخى، رمّانى و جبّائى را با مراد الاهى در آيه شريفه، مخالف نمىداند. امّا مخالفت ظاهر آيه با اين اقوال، بسيار روشن است و روايات در باب وجود انسان در عالم ذرّ نيز بسيار بيشتر از آن است كه بتوان به سادگى از كنار آنها گذشت. به علاوه، چنان كه گفتيم، مضمون روايات مزبور و آيه شريفه هيچ منافاتى با ادلّه عقلى ندارند.
5. شيخ طبرسى (م 548)
ايشان هم - به مانند شيخ مفيد و سيّد مرتضى و شيخ طوسى - عقيده دارد كه آيه شريفه بيان تمثيلى است نه واقعى. او مىنويسد:
و قوله «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا» من باب التمثيل. والمعنى في ذلك أنّه نصب لهم الأدلّة على ربوبيّته و شهدت بها عقولهم الّتي ركّبها فيهم و جعلها