گزارش حضرت زينب از رويداد كربلا و مقدّمات و پيامدهاى آن‏ - صفحه 101

به حركت درمى‏آيند و سخت مى‏لرزند، امواج دريا خروشان مى‏شوند و آسمان بر اهلش مى‏خروشد. تمامى اين حوادثى كه در آفرينش رخ مى‏دهد، به خاطر خشم و خروشى است كه نسبت به تو - اى محمّد - و فرزند برومند توست و نيز به آن خاطر است كه حريم و حرمت تو را شكسته اند و شرّى است كه درباره فرزند و خاندان تو رخ داده است.
در تمامى آفرينش، چيزى باقى نمى‏ماند جز آنكه خداوند به آن اجازه مى‏دهد تا به يارى خاندان تو - كه اينك ناتوان و ضعيف نگاه داشته شده‏اند و مظلوم و ستم ديده گشته‏اند - برخيزند، به يارى همان عزيزانى كه پس از تو حجّت خدا بر مردم‏اند.
خداوند به آسمانها و زمين و كوهها و درياها و ساكنان آنها چنين وحى مى‏فرمايد: منم اللَّه! پادشاه قادرى كه هيچ گريزنده‏اى از حيطه قدرت و سلطنتش نمى‏تواند بگريزد و هيچ كس او را نمى‏تواند ناتوان كند و من بر انتقام گرفتن از او بسى توانايم. به عزّت و جلالم سوگند، هركس را كه مورد خونخواهى رسول و برگزيده من باشد، حرمت او را بشكند، خاندانش را بكُشد، عهد و پيمان او را پشت سر بيفكند و به آن بى‏اعتنايى كند و به اهل بيت آن عزيز ستم روا دارد، چنان عذاب كنم كه هيچ يك از عالميان را آن گونه عذاب نكرده‏ام.
جناب جبرئيل در پى اين بيانات، خطاب به پيامبر خدا عرض كرد:
در اين هنگام، هر چه كه در آسمانها و زمين است، ضجّه مى‏زند و زبان به نفرين كسانى مى‏گشايد كه به عترت تو ظلم كرده و حرمت و حريم تو را شكسته‏اند.
آن‏گاه كه شهيدان كربلا به خاك و خون بغلتند و در آرامگاه خويش قرار گيرند، خداوند خود به دست قدرت خويش روح آنان را برمى‏گيرد و گروهى از فرشتگان آسمان را با ظرفهايى از ياقوت و زمرّد و پر از آب حيات و پوششهايى از پوششهاى بهشت و عطرى خوش‏بو از عطرهاى بهشت به زمين مى‏فرستد.

صفحه از 104