گزارش حضرت زينب از رويداد كربلا و مقدّمات و پيامدهاى آن‏ - صفحه 102

آنان پيكرهاى پاك آن شهيدان را با آن آب حيات، غسل مى‏دهند، با آن پوششهاى بهشتى مى‏پوشانند و با آن عطر آسمانى خوش‏بو مى‏كنند و فرشتگان صف در صف بر آنان نماز مى‏گزارند.
[ باز هم جناب جبرئيل با بيان بشارتى ديگر، دل نازنين پيامبر را تسلّى داد و شاد كرد:]
پس از انجام اين مراسم پرشكوه، خداوند قومى را از امّت تو برمى‏انگيزد كه كافران آنان را نمى‏شناسند و ايشان در ريختن آن خونهاى پاك، نه در گفتار و نه در كردار و نه در دل و درون، شراكتى نداشته‏اند. آنان مردانه برمى‏خيزند و آن پيكرهاى پاك را به خاك مى‏سپارند و در آن سرزمين، براى قبر حضرت سيّدالشهدا نشانه‏اى برپا مى‏كنند كه آن نشانه، پرچمى براى اهل حق و سببى براى رستگارى مؤمنان مى‏شود. از سوى ديگر، از هر آسمان صدهزار فرشته آن آرامگاه آسمانى و ملكوتى را شب و روز در ميان مى‏گيرند و بر آن آرامگاه، درود و صلوات مى‏فرستند و نزد آن خداى را تسبيح و تنزيه مى‏كنند. اينان براى زائران قبر حسين، از خداوند طلب آمرزش و بخشايش مى‏كنند و نامهاى كسانى از امّت تو و نامهاى پدران و عشيره‏ها و شهرهايى را كه براى قرب و نزديكى به خداوند، به زيارتش بشتابند، مى‏نويسند و با علامت و نشانه‏اى از نور عرش خداوند، چهره آنان را نشان‏دار مى‏كنند و بر آن چهره چنين مى‏نگارند: اين است زائر قبر بهترين شهيدان و زائر قبر پسر بهترين پيامبران.
و چون روز قيامت فرارسد، از اثر آن نشانه، نورى پرتو مى‏افكند كه ديدگان را فرا مى‏گيرد و آن نور ايشان را مى‏نماياند و به آن نور شناخته مى‏شوند.
جبرئيل افزود:
اى محمّد! گويا مى‏بينم كه قيامت فرارسيده و تو در ميان من و ميكائيل هستى و على هم پيشاپيش ماست و فرشتگان بسيارى نيز ما را همراهى مى‏كنند. در همان حال، كسانى را كه آن نشانه نورانى را به چهره دارند، از ميان مردم، برمى‏گيريم تا

صفحه از 104