كوچههاى كوفه، روى زمين كشيده شد و پس از آن، حسين عليه السلام و يارانش با تزوير و خيانت آنان و در برابر سكوتشان، كشته شدند و آنها در برابر اين همه جنايت تماشاگر بودند و حتّى بعضى در اين جنايت شركت كردند كه همه اين موارد نيرنگ و پيمانشكنى كوفيان را در آن برهه خاص زمانى اثبات مىكند.
أتبكون؟ فَلا رَقَعَتِ الدَّمْعَةُ و لا هَدَأتِ الرَنَّة.
آيا گريه مىكنيد؟! نبايد اشك شما قطع شود و ناله اندوهگينتان آرام مىگيرد.
حضرت زينب(س) از گريه ظاهرى مردم اظهار تعجّب مىكنند. از اين رو، بايد گفت كه استفهام از معناى اصلى خود خارج شده و در معناى تعجّب به كار رفته است. در واقع، اين نوع گريهها با نفاق همراه بوده است كه بعد از جنايات خود فقط به گريه بسنده كرده بودند؛ چرا كه كوفيان در واقع با سكوت خود، زمينه جنايت يزيد را مهيّا كرده بودند و پشيمانى بدون عمل و فقط با گريه، دردى را دوا نمىكرد. بنابراين از گريه آنان بايد شگفتزده شد.
«رَقأ» در لغت به معناى آرامش يافتن (ابنمنظور، مادّه رَقَأ)... و «الرنَّة» به معناى صداى اندوهگين در هنگام گريه است (همان: مادّه رنن) و جمله فعليّه در معناى انشائيّه به كار رفته است.
چون عقيله بنىهاشم گريه آن فرومايگان را ظاهرى مىبينند، بر آنان نفرين مىكنند كه گريه آنان آرام نشود و صداى اندوهگينشان قطع نگردد. بدينسان، آنان را مورد توبيخ و سرزنش قرار مىدهند تا شايد وجدانهاى خفته و مرده آنان را بيدار كنند.
إِنّما مَثَلُكم كَمَثَل الَّتي نَقَضَت غَزْلَها مِن بعدِ قوَّهٍ أنكاثًا تَتَّخِذون أيمانَكم دَخَلاً بينَكم.
مثل شما مثل آن زن احمقى است كه رشته خود را پس از تابيدن محكم، پارهپاره مىكرد. شما سوگندهاى محكم و استوار خود را براى فريب و فساد به كار مىبريد.