و مددكار مردم بود.
ألا ساء ما تزرون و بعداً لكم و سحقاً.
چه بد گناهى را مرتكب شديد؛ نفرين و مرگ بر شما باد.
از اين رو، حضرت زينب(س) هلاكت و دورى از رحمت خدا را براى كوفيان آرزو مىكنند.
فلقد خابَ السعيُ و تَبَّت الأيدي.
هر آينه سعى و تلاش، مأيوس و دستها بريده خواهد شد.
در اسناد فعل «خاب» به مصدر «السعى» مجاز عقلى وجود دارد. حضرت زينب(س) با اين تعبير، بيان مىدارند كه كوفيان در كوشش خود در مسير رسيدن به اهداف دنيوى خود، نااميد خواهند شد؛ چرا كه بعضى از آنان با وعده و وعيد حكومت براى رسيدن به جاه و مقام دنيايى يا براى زر و سيم، دست به اين جنايت هولناك زده بودند. از اين رو، آن حضرت(س) اميد آنان را به يأس مبدّل مىكنند و آنها را مورد نفرين قرار مىدهند.
جمله «تَبَّت الأيدي» از قرآن اقتباس گرديده و يادآور جنايت سردمداران كفر و شرك، نظير ابولهب است كه در قرآن مورد نفرين الاهى واقع شدهاند. آرى، جنايت كوفيان نيز كمتر از ابولهب، ابوجهل و ديگر اسطورههاى كفر صدر اسلام نيست؛ بلكه شايد جرم اين گروه بسى سنگينتر از گناه آنان باشد؛ چرا كه آنان با تزوير و نيرنگ خود، ابتدا امام حسين عليه السلام را دعوت كردند سپس او را به قتل رساندند.
و خَسرَت الصَّفْقَةُ و بؤتُم بغضب من اللَّه و ضربت عليكم الذلَّةُ و المَسْكَنَةُ.
معامله زيان داد و شما درخور خشم خدا، و گرفتار خوارى و تنگدستى شديد.
«الصَّفْقَة» به معناى زدن كف دست بر كف دست ديگر است به طورى كه صدا دهد (5: مادّه صفق) و اين كار در معامله انجام مىشود. بنابراين مىتوان گفت كه منظور حضرت زينب (س) اين است كه مردم كوفه در اين معامله خود ضرر كردهاند. آنها به