خصوص حضرت زينب و سرگردان كردن آنان در شهرهاى مختلف، باعث شدند كه ديگران به تماشاى اسيران بپردازند و اين حادثه براى اهل بيت عليهم السلام و شخص حضرت زينب بسى طاقت فرسا بود. از اين رو، حضرت زينب(س) به سرزنش كردار آنان مىپردازند و با انتساب خود به عنوان دختر پيامبر صلى اللَّه عليه وآله، اصل و نسب خود را به رخ آنان مىكشند تا اين توبيخ از شدّت بيشترى برخوردار باشد.
و أيّ دم له سفكتم؟ و أي حرمة له هتكتم؟
آيا مىدانيد كدام خون او را ريختيد؟ و چه حرمتى را از او دريديد؟
حضرت زينب (س) با بيان اين نكته كه خون امام حسين عليه السلام همان خون پيامبر صلى اللَّه عليه وآله است كه در بدن مطهّر امام جريان دارد، به توبيخ كوفيان مىپردازند. در زيارت جامعه كبيره نيز اين مضمون آمده است كه «ارواح، نور و خاك اهل بيت عليهم السلام همه از يكجا سرچشمه مىگيرد كه برخى از برخى ديگر گرفته مىشود.»1 همچنين در دعاى «ندبه» آمده است كه پيامبر صلى اللَّه عليه وآله فرمودند: «من و على از يك درخت هستيم و ساير مردم از درختهاى مختلفى هستند.»2بنابراين حضرت زينب بيان مىدارند كه آنان با ناديدهگرفتن مقام شامخ آل محمّد صلى اللَّه عليه وآله، حرمت رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله را شكستند.
از نقطه نظر ادبى، هر دو استفهام در دو جمله، از معناى اصلى خود خارج شده و به منظور توبيخ و سرزنش استفاده گرديده است. و تقديم «أيّ» به عنوان مفعول، به منظور اختصاص و تأكيد «مفعول به» آمده است.
لقد جئتم بها صلعاء عنقاء سوداء فقماء خرقاء شوهاء كطلاع الأرض و ملء السماء.
سوگند مىخورم كه شما جنايتى شديد، فراموش نشدنى، طاقتفرسا،
1.إنّ أرواحكم و نوركم و طينتكم واحده طابت و طَهُرَت بعضها من بعضٍ.
2.أنا و عليٌّ من شجره واحدة و سائر الناس مِن أشجار شَتّى.