تحليل گفتمان ادبى خطبه ‏هاى حضرت زينب(س) - صفحه 132

اطلاعاتى 5. گفتمان علمى - منطقى 6. گفتمان قانونى 7. گفتمان تاريخى 8. گفتمان اخلاقى 9. گفتمان فلسفى، اشاره كرد. (4: ص 23)
امّا از آنجا كه اين مقاله به گفتمان ادبى مى‏پردازد، به تعريف اين نوع گفتمان از بين انواع مختلف آن اكتفا مى‏شود.

6. گفتمان ادبى‏

گفتمان ادبى «گفتمانى است نقدى كه آثار ادبى و هنرى را به منظور بيان زيبايى‏ها، تصويرگريها و روشهاى آن و تأثير بر خواننده و برانگيختن احساس وى و ميزان ابداع و نوع‏آورى آنها از جانب اديب و هنرمند تحليل مى‏كند. گفتمانى است كه بين ذات اديب و هنرمند و واقعيّتى كه تصويرش مى‏كند، ارتباط بر قرار مى‏كند». (همان)
با توجّه به تعريفى كه از گفتمان به شكل عام، و گفتمان ادبى به شكل خاصّ، ارائه شد و با توجّه به شناختى كه از دو عنصر مهم گفتمان، بافت متن و بافت موقعيّت، حاصل شد، به نظر مى‏رسد كه در تحليل گفتمان ادبى توجّه به موارد زير ضرورى است.
1. موقعيّتى كه گفتمان در آن شكل گرفته است؛ 2. بافت كلّى گفتمان و سير موضوعى آن؛ 3. ساختارهاى زبانى و اسلوبى كه اديب براى بيان گفتمان، بر حسب موقعيّت آن انتخاب كرده است؛ 4. ساختارهاى درونى گفتمان 5. تأثير گفتمان.
بايد توجّه داشت كه جداكردن اين ساختارها و بررسى هر كدام از آنها بصورت منفصل از ساختارهاى ديگر، امرى بسيار دشوار است؛ چرا كه «لفظ و معنى يا شعور و تعبير، وحدت و يكپارچگى دارند و ساختارهاى تعبيرى چيزى به جز نتيجه ساختارهاى درونى نيستند و ساختارهاى درونى هم بدون ساختارهاى بيرونى، امكان بروز پيدا نمى‏كنند» (6: ص 25) و تمامى آنها در رسيدن به يك هدف مشترك گام بر مى‏دارند؛ ولى براى سهولت فهم، سعى مى‏شود تا آنجا كه ممكن است؛ اين

صفحه از 148