اطلاعاتى 5. گفتمان علمى - منطقى 6. گفتمان قانونى 7. گفتمان تاريخى 8. گفتمان اخلاقى 9. گفتمان فلسفى، اشاره كرد. (4: ص 23)
امّا از آنجا كه اين مقاله به گفتمان ادبى مىپردازد، به تعريف اين نوع گفتمان از بين انواع مختلف آن اكتفا مىشود.
6. گفتمان ادبى
گفتمان ادبى «گفتمانى است نقدى كه آثار ادبى و هنرى را به منظور بيان زيبايىها، تصويرگريها و روشهاى آن و تأثير بر خواننده و برانگيختن احساس وى و ميزان ابداع و نوعآورى آنها از جانب اديب و هنرمند تحليل مىكند. گفتمانى است كه بين ذات اديب و هنرمند و واقعيّتى كه تصويرش مىكند، ارتباط بر قرار مىكند». (همان)
با توجّه به تعريفى كه از گفتمان به شكل عام، و گفتمان ادبى به شكل خاصّ، ارائه شد و با توجّه به شناختى كه از دو عنصر مهم گفتمان، بافت متن و بافت موقعيّت، حاصل شد، به نظر مىرسد كه در تحليل گفتمان ادبى توجّه به موارد زير ضرورى است.
1. موقعيّتى كه گفتمان در آن شكل گرفته است؛ 2. بافت كلّى گفتمان و سير موضوعى آن؛ 3. ساختارهاى زبانى و اسلوبى كه اديب براى بيان گفتمان، بر حسب موقعيّت آن انتخاب كرده است؛ 4. ساختارهاى درونى گفتمان 5. تأثير گفتمان.
بايد توجّه داشت كه جداكردن اين ساختارها و بررسى هر كدام از آنها بصورت منفصل از ساختارهاى ديگر، امرى بسيار دشوار است؛ چرا كه «لفظ و معنى يا شعور و تعبير، وحدت و يكپارچگى دارند و ساختارهاى تعبيرى چيزى به جز نتيجه ساختارهاى درونى نيستند و ساختارهاى درونى هم بدون ساختارهاى بيرونى، امكان بروز پيدا نمىكنند» (6: ص 25) و تمامى آنها در رسيدن به يك هدف مشترك گام بر مىدارند؛ ولى براى سهولت فهم، سعى مىشود تا آنجا كه ممكن است؛ اين