نظر قرار مىگيرد.
همان طور كه در بافت موقعيّتى خطبهها اشاره شد، خطبه حضرت زينب(س) در كوفه، احتياج به نوعى تأثيرگذارى بالا در شنوندگان داشت؛ البته تأثيرگذارىاى كه از راه به كارگيرى عاطفه باشد، نه استدلال. لذا كلّيّه ساختارهاى اسلوبى اين خطبه، متناسب با موقعيّت ايراد خطبه آمده است و حضرت زينب(س) به بهترين شكل، مقتضاى حال مخاطب را در خطبه خود رعايت كرده است. از ويژگيهاى ساختارى اين خطبه مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
1. زيبايى چهارچوبى كه معانى در آن قرار داده شدهاند و هماهنگى آهنگ الفاظ و عبارات با فضايى كه بر هر معنى حاكم است. «از وظايف اديب برجسته اين است كه تصاوير و آهنگ الفاظ و عبارات او با جو شعورى كه رسم مىكند، هماهنگ باشند.» (6: ص 45)
حضرت زينب(س) آنجا كه مىخواهد دردمند شدن رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله را به خاطر شهادت حسين عليه السلام نشان دهد، كلام را در چارچوبى زيبا و عاطفى و تأثير برانگيز قرار مىدهد و از تعابيرى چون واى بر شما اى مردم، شكافتن جگر رسول خدا، ريختن خون او و شكستن حرمت او استفاده مىكند كه در آن، گزينش الفاظى چون كبد، دم، حرمة، همراه با جارى شدن عبارات همآهنگ با اين جوّ عاطفى، به بهترين شكل، شور و هيجان درونى را برمىانگيزد.
ويلكم يا أهل الكوفة، أتدرون أيّ كبد لرسول اللَّه فريتم، و أيّ كريمة له أبرزتم، و أيّ دم له سفكتم، و أيّ حرمة له انتهكتم؟۱
در مقابل هنگامى كه مىخواهد زشت بودن و شدّت عمل مردم در به شهادت رساندن حسين عليه السلام را توصيف كند، از كلماتى همچون صلعاء، عنقاء، سوداء، فقماء، خرقاء، شوهاء - كه آهنگ حروف آنها نوعى خشونت و تنفّر را در گوش ايجاد
1.واى برشما اى اهل كوفه، آيا مىدانيد چه جگرى از رسول خدا شكافتيد؟ و آيا مىدانيد كدام دختر او را مورد تماشاى ديگران قرار داديد؟ و چه خونى از او بر زمين ريختيد و چه حرمتى از او دريديد؟